معرفی اجمالی مقاله: پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی با تاکید بر آموزه های اسلام (مطالعه موردی باور به بخت و شانس ) ؛ سطح مقاله: علمی پژوهشی؛ سال انتشار: ۱۳۹۸؛ تعداد صفحات: ۱۴؛ فرمت فایل: word؛ حوزه تخصصی مقاله: علوم قرآن و حدیث ؛ موضوع: آثار باورهای خرافی(بخت و شانس)؛ واژگان کلیدی: باورهای خرافی ؛ بخت و شانس ؛ آثار تربیتی اسلام . مرجع دانلود: معارف نت | پایگاه مقالات علوم قرآن و حدیث.
فرمت این فایل (doc -word) است و قابل ویرایش می باشد. این مقاله برای ارائه به عنوان تحقیق دانشجویی و استفاده به عنوان منبع علمی مناسب می باشد. آیات و روایات به کار رفته در این فایل با استفاده از نرم افزارهای قرآنی درج شده و مشکل بهم ریختگی متون در این فایل به وجود نیامده است.
عنوان کامل مقاله: پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی با تاکید بر آموزه های اسلام (مطالعه موردی باور به بخت و شانس )
مشخصات مقاله پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی:
مشخصات نشر: دوفصلنامه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث؛ دوره ۵، شماره ۱، سال انتشار: ۱۳۹۸، صفحه ۱۰۱-۱۱۴؛ نویسندگان: فاطمه فاخری؛ حمیدرضا بصیری.
فهرست بخشهای مقاله:
چکیده
مقدمه و بیان مسئله
سؤالات تحقیق
پیشینه پژوهش
خرافات
۱ – تعریف خرافه
۲- پیدایش اندیشه بخت و شانس
بخت
۱ – تعریف بخت
شانس
۱ – تعریف شانس
ریشه یابی باورهای خرافی از نگاه قرآن و روایات
آثار و پیامدهای باور به بخت و شانس
۱ – تاثیرات باور به خوشبختی و خوش شانسی
تلاش
مثبت اندیشی
رضایتمندی از زندگی
برخورداری از شیوه تبیینی
۲ – پیامدهای باور به بدبختی و بدشانسی
خمودگی و عدم تلاش
احساس بدبینی به دنبال استفاده از جملات و افکار منفی
فقدان آرامش
پیشگیری از تحول و پیشرفت جامعه اسلامی
نتیجه گیری
منابع
متن مقاله:
صفحه ۱۰۱
پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به بخت و شانس ) صفحه ۱۰۲
مقدمه بیان مسئله
در ذهن هر انسان، باورهایی وجود دارد که بر اساس روابط منطقی بنا نشده اند. شکل گیری این باورها در افراد نیز گاها می تواند ناشی از شرایط محیطی، اجتماعی، خانوادگی، شخصیتی و… باشد. اما گاهی همین باورها می تواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. راهیابی به وادی خرافات، ولو به میزان اندک، برای همه افراد ممکن است، چرا که خرافات چیزی جز برداشت های غیر علمی از جهان و روابط پدیده های آن نیست.
اما با گذشت سالها و قرنها، بشر آگاهی های خود را توسعه می دهد و دانش و تجربه می اندوزد. بنابراین باید به همان نسبت، با گسترش فهم و دانش و تجربه اش، از معرفت عامیانه فاصله بگیرد و نگرشی عالمانه تر به مسائل داشته باشد. با این وجود می بایست اذعان داشت که حتی انسان های مدرن نیز نمی توانند به طور کامل خرافات را رد کنند یا عملا از آن خلاص شوند.
علت را نیز می توان اینگونه ذکر کرد که با وجود آن که رواج خرافات بر پایه های غیرعقلانی استوار است، بشر برای واداشتن به امری یا بازداشتن از کاری، تسکین، تلقین و انتقال شر و در سطحی کلی برای جلب منفعت یا دفع ضرر از خرافات استفاده می کند.(جهانشاهی و شمس الدینی مطلق، ۱۳۹۳، ص۱)
بر این اساس، بخت و شانس یکی از باورهای آدمی است که در فرهنگ های مختلف و در میان بسیاری از مردم رواج داشته است.
در جوامع گوناگون و در میان اقشار مختلف، همواره افرادی هستند که معتقدند هرکس بخت و شانس مخصوص با خود دارد، اگر خوش شانس باشد هیچ چیز نمی تواند او را بدبخت کند، اما اگر بدشانس باشد هیچ چیز قادر نخواهد بود او را خوشبخت کند.
به بیانی دیگر اینگونه افراد، همواره اموری را که دلیل بر پیروزی و پیشرفت کارشان می شده تعبیر به ” خوش شانسی ” خود کرده و بالعکس اموری را که باعث شکست، ناکامی و عدم پیروزی ایشان می شود را حمل بر ” بدشانسی ” خود می کنند.
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نقش باورهای خرافی همچون بخت و شانس در امور اجتماعی و خانوادگی است که با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
بنابراین در این نوشتار برآنیم تا پس از بررسی ماهیت بخت و شانس، ذیل باورهای خرافی، با استفاده از روش های پیش گفته و آموزه های قرآنی و روایات، آثار تربیتی و پیامدهای اینگونه باورها را در زندگی فردی و اجتماعی افراد بررسی و تبیین نماییم.
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی:
– پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی ۔ بخت و شانس – در حوزه مسائل اجتماعی و خانوادگی چیست؟
سؤالات فرعی:
– ماهیت و حقیقت خرافاتی چون بخت و شانس از دیدگاه اسلامی چیست؟
– تأثیرات باور به خوشبختی و خوش شانسی از منظر اسلام چگونه است؟
– در نظام فکری اسلام، باورهای منفی از قبیل؛ بدبختی و بدشانسی چه پیامدهایی دارد؟
پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به بخت و شانس ) صفحه ۱۰۳
پیشینه پژوهش
از آن جا که مبحث خرافات بسیار گسترده است، پژوهش هایی در خصوص آن صورت گرفته است، که از جمله این پژوهش ها می توان به پژوهشی تحت عنوان «باورهای عامیانه همدانی (آل)» از “قبادی”، «جامعه شناسی اوهام و خرافات» از “فضایی” و مقاله ای از “خالد” تحت عنوان «طالع بینی از واقعیت تا خرافات» اشاره کرد.
لازم به ذکر است که پژوهش های انجام شده معمولا به خرافات به طور عام و کلی و از بعد جامعه شناسی پرداخته اند و این در حالی است که پژوهش حاضر، به پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی بر اساس مطالعه موردی بخت و شانس، با توجه به آموزه های اسلامی پرداخته است.
قبل از هر چیز ضروری است از عناوین اصلی تعاریفی ارائه دهیم. لذا در ادامه به تعریف لغوی و اصطلاحی خرافات می پردازیم.
ا- خرافات
انسان همواره برای سؤالات بی شماری که در محیط پیرامون اوست به دنبال پاسخ می گردد. بنابراین یا با مسائل برخورد عالمانه می کند و پاسخی مناسب برای مجهولات خود می یابد، یا بر پایه برخی از توهمات و خیال باطل، برای سؤالات خود جواب تراشی می کند، تا به نوعی درد جهل خود را تسکین بخشد. خرافات نیز همان وهم و خیالی است که منشأ اصلی آن جهل است. بنابراین ابتدا به تعریف خرافات می پردازیم.
۱ – ۱- تعریف خرافه
«خرافات» به سخنان پریشان و نامربوطی گفته می شود که خوشایند باشند. (ابن منظور، ج۹،ص ۶۶) در لغت نامه های عربی قریب به اتفاق، چنین آمده است که؛ «خرافه» نام مردی از قبیله عذره بود که ادعای ارتباط و مراوده با جن و پری داشت و مطالبی را از زبان آن ها بیان می کرد.(ابن قتیبه، ج ۱، ص ۳۳۶).
گوستاو جاهودا خرافات را این گونه تعریف می کند: «هرگونه عقیده یا عمل نامعقول و وحشت غیر منطقی یا ترس از چیزی ناشناخته و مرموز، خیالی، تردید یا عادتی که پایه ی آن ترس یا جهل باشد». (جاهودا، ۱۳۷۱، ص ۵) بعضی از لغویان “خرافه” را به معنای اسطوره و افسانه نیز دانسته اند. (معین، ج ۱، ص۱۴۰۵)
در دانشنامه جهان اسلام در تعریف خرافات چنین آمده است:
الف) خبر یا تبیینی که در صحت آن تردیدهای بسیار هست و غالبأ نمی توان آن را به مقتضای قوانین شناخته شده طبیعت یا برحسب مقایسه با دیگر اخبار مقبول، پذیرفت. ب) حکمتی عامیانه که منشأ و مبنای آن مشخص یا دست یافتنی نیست، ولی عوام آن را پذیرفته اند. ج) باورها و رفتارهای عامیانه ای که نسل به نسل منتقل شده و جزو عناصر هویت سنتی کسانی در آمده است که توان توجیه و معقول سازی آنها را در برابر نگاه پرسشگر و انتقادآمیز ناظران بیرونی ندارند. د) بخشی از باورها و رفتارهای تثبیت شده در شیوه دینورزی عامیانه مردم که نه ریشه در آموزه های دست اول و اصیل دینی
پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به بخت و شانس ) صفحه ۱۰۴
ایشان دارد و نه علما و نخبگان دینی آن را قبول دارند. (موسی پور، ۱۳۹۰، ص ۳۴۰)
به هر حال خرافه را می توان این گونه تعریف کرد: «مطالب بی پایه و بی دلیلی که با علل و انگیزه های مختلف پدید آمده و بر اساس تقلید از گذشتگان و نیز با همان علل و انگیزه ها در میان انسان ها، رواج یافته و ماندگار شدند». (یثربی، ۱۳۹۳، صص ۱۸-۱۷)
بر اساس تعاریف ارائه شده، این باورها کم و بیش در زندگی همه افراد وجود دارد و ریشه آن بر اساس روابط منطقی بنا نشده است. لذا با توجه به میزان اعتقاد به خرافات باید گفت:
اولا اعتقاد به خرافات در میان زنان و کنهسالان بیشتر از مردان و جوانان است.
ثانیا این را هم نباید نادیده گرفت که خرافات، ولو به میزان اندک، در میان افراد باسواد و تحصیلکرده هم وجود دارد. همچنین از جمله دلایل گرایش بیشتر زنان به خرافات این است که مردان به نسبت زنان بیشتر عمل گرا و شاغل هستند و افزون بر این، زنان از نظر روانی برای کنترل بر محیط حس کمتری دارند. به بیان دیگر، مردان به دلیل احساس قدرت و کفایتی که دارند تصور می کنند از عهده مشکلاتشان برمی آیند و این درحالی است که زنان چنین حسی را ندارند و به همین دلیل به خرافات رو می آورند(فاخری، ۱۳۹۷، صص۱۷-۱۶).
۱ – ۲- پیدایش اندیشه بخت و شانس
اعتقاد به نقش مؤثر بخت یا اقبال به عنوان نیرویی مستقل و پنهان در زندگی و سرنوشت آدمیان که پیشینهای کهن دارد، همراه با رواج سحر و جادو در رفع مصائب و مشکلات، اهمیت بخت و سرنوشت را در امور دنیوی مورد توجه عموم قرار داد و رفته رفته در ادبیات، خصوصأ در فرهنگ عامه، راه یافت. (کتیرایی، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۸۹)
در فرهنگ اسلامی نیز باور به بخت و اقبال با تعابیر کم و بیش متفاوت و همراه با «قضا و قدر» یا «مشیت الهی» تداول داشت و آن را نیرویی مستقل و تغییرناپذیر تلقی می کردند و حضور آن را در زندگی و سرنوشت آدمی مؤثر می پنداشتند. (نفیسی، ۱۳۵۵، ج۱، صص۶۱۰-۶۰۹)
مردم در گذشته در جامعه ای زندگی می کردند که افراد و اشخاص، عمری به سعی و عمل می گذراندند، اما در محرومیت به سر می بردند. در عوض افراد دیگری بدون هیچ تلاش و زحمتی، برخوردار از بسیاری نعمات بودند. اینان هرچه سعی کردند که تناسبی میان این نابرابری ها بیابند، نتوانستند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که میان لیاقت و تلاش و کاردانی باحظ و نصیب و بهره تناسب نیست. چرا که هرچه در جامعه خودشان دیده بودند به این صورت بود. به تدریج این مطلب که از مشهودات اجتماعی آنها گرفته شده بود، شکل فلسفه «بخت» به خود گرفت. به بیان دیگر می توان گفت؛ فکر بخت و فلسفه بخت هیچ علتی جز مظالم و ناهمواری ها و بی عدالتی های اجتماعی ندارد. (مطهری، ۱۳۸۱، ص ۹۷)
بنابراین، هر وقت عدالت اجتماعی متزلزل شود، استحقاق ها رعایت نشود، حقوق مراعات نگردد، در تعویض مشاغل و حساب های شخصی، توصیه و پارتی مؤثر باشد، تفکر « بخت و شانس » و امثال اینها قوت گرفته و توسعه می یابد، چون معنى بخت این است که هیچ چیز شرط هیچ
پیامدها و آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به بخت و شانس ) صفحه ۱۰۵
چیز دیگر نیست. علاوه بر اینها در آثار ادبی خودمان، منطقی تحت عنوان «شکایت از روزگار» می بینیم. علت آن نیز این است که وقتی کسی در اطراف خود ظلم و غدر ببیند و علت آن را تشخیص ندهد یا تشخیص بدهد و نتواند بگوید، عقده دلش را روی چرخ کج مدار و فلک کج رفتار خالی می کند. در نتیجه اوضاع و احوال یک نوع بدبینی و سوء ظن نسبت به دستگاه آفرینش پیدا می شود. (همان: صص ۱۰۰-۹۸)
در مورد ریشه پیدایش این باور در میان ایرانیان باید گفت: بسیاری از این باورها بانفوذ اندیشه زروانی (اعتقادات فلسفی-عرفانی ما قبل زردشت) در بین مردم ایران شکل گرفت. از جمله این باورها می توان به اعتقاد به بخت و سرنوشت تأثیر آسمان و ستارگان در زندگی بشر و بحث درباره زمان و دهر را نام برد. (جهانشاهی و شمس الدینی مطلق، ۱۳۹۳، صص ۸-۷)
مبنای اعتقادی زروانیان تقدیرگرایی بوده است؛ آنها هر نوع بلایی را ناشی از مشیت و بخت می دانستند و معتقد بودند همه چیز به دست زروان یا خدای بخت و تقدیر رقم می خورد و هیچ چیز خارج از مشیت زروان مقدر نیست.(کریمیان، ۱۳۸۷، صص۱۰۰-۹۶)
بر این اساس می توان گفت: اثر مستقیم به هم خوردن تعادل اجتماعی و تبعیض ها و تفاوت های بی جهت، یکی به هم خوردن نظم فکری و اعتقاد به هرج و مرج و بی اثر بودن عوامل واقعی سعادت، یعنی علم و عقل و تقوا و سعی و عمل و هنر و لیاقت است که به عنوان فلسفه “بخت و شانس” ظهور می کند و دیگری بدبینی و سوء ظن به آفرینش است، و این اثر بی عدالتی ها در عقیده و فکر است که منشأ پیدایش تفکرات منفی چون بدبختی و بدشانسی می باشد.
۱ – ۳- بخت
برای رسیدن به آثار تربیتی باور به بخت و شانس ضروری است از مفهوم بخت آگاه شویم تا بدانیم آیا ماهیت این واژه موهبتی است که به یکباره به آدمی داده می شود یا حقیقتی است که انسان، خود باید با تدبیر و تلاش خویش آن را مهیا نموده و به آن دست یابد.
۱ – ۳ – ۱ – تعریف بخت
بر همگان آشکار است که هدف از خلقت هستی و به دنبال آن خلقت انسان و پدید آمدن زندگی بشری، رساندن انسان به نقطه کمال، یعنی مقام قرب و عبودیت است. از این رو انسان فطرتا موجودی کمال گرا و سعادت طلب است. در واقع باید گفت هیچ انسانی منکر سعادت نیست. (رسایی، ۱۳۷۶، صص۸-۷)
اعتقاد به بخت و سرنوشت در میراث فکری و فرهنگی همه اقوام دیده می شود و واژه هایی که برای بیان این مفهوم از زبان آنان به کار رفته، بیشتر در اصل به معنای «بخش و سهم» است. چنان که برای مثال واژه « قسمت » در عربی «القسمه» نیز همین گردش و گسترش معنایی را داشته است. در ادبیات دری این واژه همزمان در معانی؛ بهره و نصیب، دولت و اقبال و طالع و سرنوشت
پیامدهای تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به بخت و شانس ) صفحه ۱۰۶
به کار رفته است. (ر.ک. بنیاد فرهنگ ایران، فرهنگی تاریخی زبان فارسی. بخش اول، آ.ب. ذیل “بخت”).
اندیشمندان و خردورزان نیز بخت را به معنای طالع و سرنوشت می دانند. (سیاح، ۱۳۹۰، ج۱، ص۷۰)
بخت در ادبیات فارسی غالبا به معنی سرنوشت و نصیب از پیش تعیین شده است و بر تأثیر نیروهای برتر در سرنوشت انسان دلالت می کند. اگرچه فعل باختن (در برابر بردن) با این کلمه هم ریشه است، اما بخت بیشتر به معنی مثبت “خوشبختی” به کار می رود.(دانشنامه جهان اسلام، مدخل بخت ، ج ۱، ص ۶۴۰)
در توضیح بخت از نگاه عامه مردم می توان گفت؛ افراد معمولا همه چیزهایی که در پدید آوردن آنها نقشی ندارند به “بخت” نسبت می دهند. به طور مثال، همه ما در گزینش خانواده ای که در آن چشم به جهان می گشاییم و پرورش می یابیم، نقش نداریم. بنابراین پرورش در خانواده ای خوب را بخت خوب به شمار می آوریم. اما در عین حال می توانیم در فراهم کردن خانواده ای خوب برای فرزندانمان نقش داشته باشیم و این به کوشش افراد بستگی دارد. بر این اساس این کوشش هرچه پیگیرانه تر و برنامه ریزی شده تر باشد، پایگاه بهتری برای بخت خوب فراهم می شود. همچنین مردم دانا می توانند با کوشش و دوراندیشی خود، بخت خوب را نیز به سوی خود بکشانند و خود را از بخت بد دور کنند. (ملایری، ۱۳۸۷، ج۱، ص۲۰)
۱ – ۴- شانس
در طول زندگی آدمی بسیار پیش می آید که لفظ شانس را در قالب جملات و عبارات مختلفی به کار ببریم. اصل واژه شانس در فرانسوی به معنای “فرصت” است، ولی در فارسی به معانی مختلفی به کار می رود. بر این اساس ابتدا باید دید این شانس که روزانه بارها و بارها از آن در جملاتمان استفاده می کنیم چیست و چه معنایی دارد.
۱ – ۴ – ۱ – تعریف شانس
واژه شانس در لغت نامه های فارسی به معنای بخت و اقبال، اختر و طالع به کار رفته است. همچنین این واژه در فرهنگ لغت معین، علاوه بر معنای بخت و اقبال، به معنای “فرصت” نیز آمده است. مضاف بر این، با توجه به اینکه اصل واژه شانس فرانسوی بوده و ازLa Chance آمده، در فرهنگ های لغت لاتین نیز شانس به معنای بخت و اقبال، تصادف، شانس، فرصت، مجال و اتفاق می باشد.
علاوه بر اینها، در مصاحبه با اساتید زبان فرانسه و چند تن از افرادی که برای مدتی در فرانسه سکونت داشتند، روشن شد که در فرهنگ مردم فرانسه و دیگر کشورهای غربی، شانس را پدیده ای بدون علت دانسته و به بیان دیگر آن را دستی از غیب می دانند که برایشان فرصت به وجود آورده و کاری
آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی ( باور به شان و بخت ) صفحه ۱۰۷
بکند. می توان گفت: “شانس” برای فرانسوی زبانها “پیشامدی” است که تا پیش نیامده باشد، هیچ کس، چه در زمین و چه در آسمان، از آمدنش خبر ندارد و مبنایی الهی ندارد. واقعیت این است که شانس، مفهوم پیچیده ای است؛ این پیچیدگی را شاید بتوان به احتمال ناپذیری ذاتی، پیش بینی ناپذیری و غیر قابل شناخت بودن هر رویدادی نسبت داد. (فاخری، ۱۳۹۷، ص۱۴)
رویدادهای شانسی از این حیث که فراتر از تعقل و محاسبات انسانی قرار دارند، از عدم قطعیتی پرده برمی دارند که در متن واقعیت نهفته است. در عین حال، تفسیر شانس به این مسئله بستگی دارد که فرد به دنیا از دریچه دینی یا غیر دینی می نگرد. ذهن دین باور در شانس نوعی تقدس یا تجلی اراده الهی می بیند. برخی شانس را در دایره قدرت الهى قرار می دهند.
عده ای نیز شانس را به کلی انکار می کنند و معتقدند که آن چه اتفاق می افتد توسط طراحی متعالی از پیش رقم خورده است. به هر روی، شانس به رویدادهای اتفاقی و تصادفی گویند که چگونگی نگرش به آن، تأثیری معنادار بر حیات انسانی می گذارد. (همان، ص۱۵)
۱ – ۵- ریشه یابی باورهای خرافی از نگاه قرآن و روایات
خداوند متعال، منشأ خرافه را در بی فکری و عدم کاربست عقل می داند و انسان را بارها به همین خاطر سرزنش می کند. برای مثال در رویارویی با بت پرستی که یکی از مظاهر انحراف فکری و خرافه پرستی است، می فرماید:
«وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَینَا عَلَیهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یعْقِلُونَ شَیئًا وَلَا یهْتَدُونَ* وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی ینْعِقُ بِمَا لَا یسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْی فَهُمْ لَا یعْقِلُونَ»(بقرہ: ۱۷۱-۱۷۰)
یا درباره زنده به گور کردن دختران فرموده است:
«وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ؛ و هرگاه یکی شان به دختری مژده یابد رویش سیاه می گردد و درحالی که خشم و اندوه خود را فرو می خورد». (نحل: ۵۸) و در آیات ۱۳۸ تا ۱۴۰سوره انعام نیز به آسیب شناسی پاره ای از رفتارهای خرافی اعراب پرداخته و همه آنها را افترا و نشأت گرفته از نادانی دانسته است.
در نهایت قرآن، همه آلودگی ها و بدبختی ها را چنین معرفی می کند که اینها همه زائیده عدم ایمان به آخرت است. «آن هایی که ایمان به سرای دیگر ندارند، صفات زشت و شوم خواهند داشت.» به همان نسبت که انسان به این خداوند بزرگ و عزیز و حکیم نزدیک می شود، شعاع نیرومندی از صفات عالی اش، از علم و قدرت و حکمتش، در جان او پرتوافکن می گردد و از خرافات و زشت کاری ها و بدعت های شوم فاصله می گیرد، اما هرقدر از او دور می گردد، به همان نسبت در ظلمات جهل و نادانی و ضعف و زبونی و عادات زشت و شوم گرفتار می شود.
می توان گفت که فراموش کردن خدا و همچنین فراموش کردن دادگاه عدل او انگیزه همه پستیها و زشتی ها و انحرافات و خرافات است. یادآوری این دو اصل اصیل، منبع اصلی احساس مسئولیت و مبارزه با جهل و خرافات و عامل توانایی و دانایی است. (مکارم شیرازی و دیگران، ۱۳۷۵، ج۱۱، صص۲۷۷-۲۷۵)
متن ادامه دارد… برای دریافت فایل word این مقاله از طریق گزینه خرید اقدام نمایید.
راهنمای خرید فایل:
برای دانلود این فایل از طریق گزینه «خرید» اقدام نمایید. بلافاصله پس از پرداخت، لینک دانلود نمایش داده می شود. همچنین، لینک دانلود از طریق ایمیل برای کاربر ارسال می گردد(توجه نمایید در مرحله تکمیل فرم خرید فایل، آدرس ایمیل خود را به درستی وارد نمایید). در صورت بروز هرگونه مشکل برای خرید یا دانلود، درخواست خود را از طریق راه های ارتباطی زیر برای ما ارسال نمایید:
ID تلگرام و ایتا: fatahi3@ ایمیل: fatahi668@gmail.com
مقالات مشابه با موضوع باورهای خرافی :
موانع و عوامل واقع بینی از منظر قرآن و حدیث
مولفه های موثر در مثبت اندیشی با تکیه بر داستان حضرت یوسف (ع)
انتخاب آگاهانه سرنوشت، سنتی قرآنی در توقیعات امام زمان (ع)
واژگان و اصطلاحات پرتکرار مقاله: باور ؛ باورهای خرافی ؛ بخت ؛ شانس ؛ خرافات ؛ خرافه ؛ خرافه گرایی ؛ اقبال ؛ بدشانسی ؛ خوش شانسی ؛ سرنوشت ؛ بدبختی ؛ طالع ؛ قسمت ؛ خرافه پرستی ؛ بد اقبالی ؛ حیات ؛ زندگی
عناوین مشابه جستجو شده:
عوامل خرافه گرایی
عوامل پیدایش خرافات
آثار و پیامدهای اعتقاد به خرافات
نقش شانس و بخت در زندگی انسان
زمینه ها و پیامدهای گرایش به خرافه
نقش بخت و قسمت در سرنوشت انسان
تأثیرات باورهای خرافی در زندگی انسان
شانس و بخت از دیدگاه آموزه های دینی
دانلود مقاله آماده در مورد بخت و شانس
دانلود مقاله آماده در مورد بخت و شانس
آثار تربیتی خرافی گرایی و باور به شانس
دانلود مقاله آماده در مورد باورهای خرافی
آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسان
دانلود تحقیق آماده در مورد باورهای خرافی
دانلود تحقیق آماده در مورد باورهای خرافی
دانلود مقاله آماده در زمینه اعتقاد به خرافات
باور به بخت و شانس در آموزه های اسلامی
بخت و شانس از دیدگاه آموزه های اسلامی
تاثیرات تربیتی باورهای خرافی در زندگی انسان
بدشانسی و خوش شانسی در آموزه های دینی
دانلود مقاله قرآنی در مورد باور به بخت و شانس
پیامدهای تربیتی باورهای خرافی در زندگی انسان
خوش شانسی و بدشانسی در آموزه های اسلامی
دانلود تحقیق آماده در مورد آثار تربیتی باورهای خرافی
دانلود فایل word مقاله در مورد اعتقاد به باورهای خرافی (باور به بخت و شانس )
معارف نت | پایگاه مقالات علوم قرآن و حدیث
انتهای پیام مقاله: آثار تربیتی باورهای خرافی در حیات انسانی با تاکید بر آموزه های اسلامی (مطالعه موردی باور به بخت و شانس )
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.