بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه

نویسنده
تاریخ انتشار
۳۰ فروردین ۱۳۹۹
تعداد بازدید
4660 بازدید
رایگان

معرفی اجمالی مقاله: بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه؛ سطح مقاله: علمی پژوهشی؛ سال انتشار: ۱۳۹۴؛ نویسندگان: محمود واعظی؛ صدیقه احدی؛ موضوع: تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی ؛ تعداد صفحات: ۱۷ ؛ فرمت فایل: PDF؛ حوزه تخصصی مقاله: علوم قرآن و حدیث ؛ واژگان کلیدی: امام علی علیه‌ السلام ؛ نهج‌ البلاغه ؛ نظارت ؛ ارزیابی ؛ مرجع دانلود: معارف نت | پایگاه مقالات علوم قرآن و حدیث

 

عنوان کامل مقاله: بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه

 

    

مشخصات مقاله بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه:

مشخصات نشر: دوفصلنامه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث؛ دوره ۱، شماره ۲، سال انتشار: ۱۳۹۴، صفحات: ۴۱- ۵۸؛ نویسندگان: محمود واعظی؛ صدیقه احدی.

نحوه ارجاع به این مقاله: واعظی، محمود؛ احدی، صدیقه، «بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه»، دوفصلنامه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث، بهار و تابستان ۱۳۹۴، دوره ۱، شماره ۲، صفحات ۴۱- ۵۸

مشخصات نویسندگان: ۱. محمود واعظی: عضو هیات علمی دانشگاه تهران ۲. صدیقه احدی: کارشناس ارشد دانشگاه قرآن و حدیث


متن مقاله: 

صفحه ۴۱

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی


بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۲

مقدمه

بنای تمدن اصیل اسلامی در عصر نبوی، مرهون آموزه های وحیانی است که رسول امین بر جامعه بشری ارزانی داشته و خود و اهل بیتش که مخاطبان و مفسران حقیقی آن هستند، سیره و سنت خویش را برای هدایت و الگوگیری دیگران به یادگار گذاشته اند (طباطبایی، ۱۳۷۴، ص ۱۲۵).

از جمله مباحثی که در فرایند تحقق تمدن اسلامی و حاکمیت الهی در قرآن کریم و سیره معصومان مدنظر بوده و در تحقق ارزشهای الهی در جامعه بشری جایگاه ویژه ای دارد، مسئله نظارت و کنترل فرایندها در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی است (ابن خلدون، ۱۴۱۰، ص ۳۴۹ و ۳۶۸) همانی که در کنار اصول و فروع دینی و مبانی حاکمیتی، اصلی زرین می باشد که شایسته امعان نظر و توجه است.

رهبری و مدیریت، تابعی از ارزش های حاکم بر بافت های بنیادین جوامع محسوب می شود و چگونگی ماهیت عناصر تشکیل دهنده آن، به نحوی، متوقف بر ساختار نظام ارزشی است.

در این گفتار آن گاه که از نظام ارزشی سخن می گوییم، منظور همان نظام الهی است که بر مبنای آن، جهان هستی و انسان، هدفمند بوده و برنامه مشخص و جامعی را در جهت دست یابی به سعادت و کمال دنبال می کنند(مصباح یزدی، ۱۳۸۶۷۱ج، ص۱۷).

انسان، محور همه آموزه های وحیانی، موجودی است که بر اساس نیاز فطری و غریزی خویش، اجتماعی است و برای زندگی و ادامه حیات به جامعه و محیط گروهی نیازمند است (مطهری، ۱۳۸۹، ص ۲۰). «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» (اسراء/۷۰).

بخشی از فرایند تحقق نظام های طراحی شده در مکتب اسلام نیز بر جامعه و گروه استوار شده است (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۰۲).

در بسیاری از خطاب های قرآنی شقاوت و سعادت به ملت ها و گروه ها نسبت کرده است و گاه نتیجه عمل فرد یا گروه کوچکی به همه جامعه سرایت داده شده است (رک: بقره /۷۹، آل عمران /۱۱۲، شمس /۱۴).

بنابراین گروه و جامعه از منظر تفکر اسلامی به دلیل ایجاد وحدت فکری و روحی و نیز ماهیت مستقل، دارای اصالت و اهمیت ویژه است و در آن فرایندهای روابط صحیح و ارزش محور، از جایگاه خاصی برخوردار است. از دیدگاه اسلام، تحقق صحیح فرایندها به صورت طبیعی از دو منشأ سرچشمه می گیرد:

اولا از فطرت سلیم و خداداد که با شناخت دقیق و هشدارهای روشن، انسان را از ارتکاب گناه، ظلم و آلودگی ها مصون می دارد و در گزاره های فراوان به وسیله قرآن کریم و پیشوایان دینی درباره آن تذکر داده شده است. ثانیا، از منظر بیرونی و عینی؛ که در این نوشتار از این نگاه به بحث می پردازیم.

مسئله نظارت در سخنان و روایت های رسیده از رسول اکرم(ص) و ائمه طاهرین (ع) به صورت وسیعی مطرح شده است، اما شرایط و اقتضائات دوران حکومت علوی تنها مقطع خاص زمانی است که به صورتی

 


 

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۳

گویا و مشخص، می توان شاخصه ها و روش های حضرت را در اعمال نظارت در سطح عام و خاص و در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ملاحظه کرد(محمدی ری شهری، ۱۳۷۸، ص ۴).

از بررسی و تتبع در سیره فردی و اجتماعی امیرالمؤمنین (ع) به روشنی می توان استنباط کرد که از جمله مؤلفه های دستیابی به سعادت و سعادت بخشی در جامعه اسلامی، نظارت دقیق و همه جانبه بر تمام امور است.

گفتنی است در نهج البلاغه از میان ۷۹ نامه امام بیش از بیست نامه را به استانداران و عاملان خود در سرزمین های اسلامی نوشته و طی آن نظارت دقیق و کاربردی را به اجرا گذاشته است؛ بدین معنا که در نتیجه ارزیابی ها به برخی تذکر داده، برخی را سرزنش نموده و بعضی را عزل کرده است.

در بررسی نقش و جایگاه «نظارت» در فعالیت های گروهی پرسش های زیادی به ذهن تبادر می شود: این که فعالیت های گروهی و جمعی از منظر امام چه جایگاهی دارد؟ مفهوم نظارت از منظر حضرت کدام است؟ نظارت از منظر اجرایی و کیفیت تحقق، چگونه در نهج البلاغه مطرح شده است؟

به بیانی دیگر مولای متقیان علی (ع) چه شیوه هایی به کار می گرفتند و کدام روش بهتر است؟ آیا نظارت در فعالیت های جمعی، تنها وظیفه مسئولان است یا اعضای گروه و زیردستان نیز چنین وظیفه ای به عهده دارند؟ ویژگی های ناظران چیست؟ اینها سوالاتی است که به اختصار به برخی از آنها پرداخته می شود.

 

مفهوم شناسی

۱-۱- فعالیت گروهی

روابط اجتماعی از جمله «نیازهای فطری» و ضروری نوع بشر است و در نظام آفرینش، انسان به صورت فطری مدنی است (ابن خلدون، ۱۳۸۶، ص ۴۱)؛ یعنی انسان بر اساس عقل (مطهری، ۱۳۸۹، ص ۲۰) ناگزیر از زندگی اجتماعی، تشکیل جامعه و ارتباط های متقابل است؛ به گونه ای که انسان بدون این روابط اجتماعی قادر به زندگی و ادامه حیات پویا و با نشاط نیست (رفیع پور، ۱۳۸۲، ص۷۳).

گروه اجتماعی به مجموعه افرادی اطلاق می شود که دارای شاخصه های زیر باشد: الف) وجه یا وجوه مشترک مهم (مانند هدف مشترک، دشمن مشترک و…). ب) فعالیت مشترک و کنش متقابل. ج) احساس تعلق خاطر یا احساس «ما» (همان، ص۱۰۹).

به بیانی دیگر، گروه، عبارت از مجموعه ای افراد است که بر اساس یک مأموریت مستمر، برای دستیابی به اهداف و آرمان های مشترک، با یکدیگر کار می کنند. کار گروهی، فعالیتی هدفمند است که برای برآورده شدن نیازهای اجتماعی و احساسی یا انجام وظایف به اجرا می رسد. تمرکز این فعالیت بر افراد عضو گروه است و گروه به عنوان کل و سیستم ارائه ی خدمات، عمل می کند(حاجی ده آبادی، ۱۳۸۳، ص ۱۷).

گروه به دو مفهوم به کار می رود: ۱. گروه های نخستین؛ ۲. گروههای ثانوی گروه های نخستین، دسته های کوچکی هستند که دارای روابط رودررو، عاطفی و دوستانه اند. با پیچیده شدن روابط و جرایم و شکل گیری تقسیم کار اجتماعی، گروه های ثانوی به طور روز افزونی شکل می گیرند. در این گروه ها روابط چهره به

 


 

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۴

چهره و عاطفی به شدت کم رنگ شده و بیشتر شکل رسمی و قانونی به خود می گیرند. (آنتونی گیدنز، ۱۳۶۳، ص ۱۸۲)؛ از این رو نظارت در این گروه ها بیشتر به صورت غیرعاطفی صورت می پذیرد؛ برای مثال فردی که عضو انجمن صنفی خاصی است، اگر به تعهدات خود عمل نکند معمولا با روش های تعریف شده و خارج از روابط دوستانه و عاطفی، با او برخورد می شود(روسک، ۱۳۶۹، ص ۲۳۴).

نتیجه این که به طور معمول درگروه های نخستین (خانواده، گروه همسالان و مانند آن نظارت غیر رسمی وجود دارد، در حالی که در گروه های ثانوی که روابط عاطفی کمتری دارند، نظارت رسمی جریان می یابد (کوئن، بی تا، ص ۲۰۳).

دیدگاه ما از گروه در این مقاله، مفهومی عام است که هم شامل گروه های نخستین و هم گروه های ثانویه و رسمی می شود؛ به عبارت دیگر عنوان نظارت را برای هر نوع فعالیت به عنوان عضوی از گروه و نه شخصی، بررسی خواهد شد.

با بررسی دیدگاه های امام در نهج البلاغه می توان دریافت که از منظر ایشان، اولا: گروه و جامعه به عنوان تشکل و روح جمعی آحاد انسانی دارای اصالت است. اصالتی از نوع ترکیب حقیقی فرهنگی که هم جامعه و گروه و هم افراد دارای اصالت هستند (رک: مطهری، ۱۳۸۹، ص ۲۰).

در بیان هوشمندانه ای امام می فرماید:

«ایها الناس انما یجمع الناس الرضا و السخط»(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹)؛ ای مردم! همانا آن چیزی که به گروه وحدت می بخشد و سرنوشت مشترک به آنها می دهد، خشنودی و خشم است.

بدین معنا که هرگاه مردم به صورت جمعی درباره کاری که انجام می شود، هرچند به وسیله یک فرد، خشنودی یا ناراحت باشند، همه یک حکم و یک سرنوشت پیدا می کنند و حضرت ادامه داد که ناقه ثمود را یک نفر پی کرد، ولی خداوند عذاب را به همه آنان نازل کرد. زیرا عموم آنان به تصمیمی که یک فرد گرفت راضی و خشنود بودند(شمس /۱۴ و شعراء/۱۵۷).

ثانیا، تشویق به اتحاد و همدلی و کارگروهی در سراسر آموزه های علوی به چشم می خورد. امام على(ع) می فرماید:

«و الزموا ما عقد علیه حبل الجماعه، و بنیت علیه أرکان الطاعه»(نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱)؛ و ملتزم شوید به آنچه که طناب جماعت (حقیقی) مسلمانان به آن بسته و ارکان اطاعت خداوندی بر آن نهاده شده است.

یعنی از رشته ای که اجتماع را به هم پیوند داده و از آنچه فرمانبرداری خدا بر اساس آن بنا شده جدا نشوید( بحرانی ۱۳۷۵، ج ۳، ص ۴۱۶)، اما به دلیل وجود زمینه ها و عوامل انحراف در فعالیت های گروهی، همیشه نگرانی وجود دارد که افراد از آن هدف جمعی خود منحرف شوند؛ زمینه هایی مانند: ریاست طلبی، مال دوستی، دنیاگرایی، هوای نفس، شهرت طلبی، فقر و مشکلات اقتصادی و…(اختری، ۱۳۸۴، ص ۸۴).

 

۲-۱- نظارت

«نظارت» لغت به معنای وارسی و نظارت کردن» به معنای تفتیش کردن است.«نظر» به معنی نگریستن، تدبر و اندیشه کردن در امری و سنجیدن و ورانداز کردن آن است (دهخدا، ۱۳۴۰، ص ۲۳۳).

نظارت همچنین به معنای کنترل، مراقبت، بازدید (Monitoring یا Controlling) است. از نظر

 


 

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۵

اصطلاحی، علما و دانشمندان، تعریف های فراوانی برای نظارت بیان کرده اند که از بین آنها به تعریف جامع زیر می توان اشاره کرد: نظارت و کنترل عبارت است از:

«استفاده از راهکارهای علمی، عملی و انسانی برای حصول اطمینان از انطباق فعالیت ها با قوانین و مقررات مورد عمل وکفایت آنها…» (دادگر، ۱۳۸۶ ص۲۵).

تعریف مذکور از میان تعاریف اصطلاحی موجود، دقیق تر به نظر می رسد، اما نمی توانیم خود را در همین چارچوب محدود و ملزم سازیم. زیرا این تعریف اولا، محدود به فعالیت های سازمانی یا سازمان یافته است. ثانیا، نوع نگاه بیرونی بر آن سایه افکنده است.

مفهوم نظارت، مفهومی گسترده است که هم شامل فعالیت های رسمی و غیر رسمی گروهی و هم شامل ابعاد بیرونی و کنترل غیر نیز می شود. در نگاه دینی مراتب و ابعاد عمیق تری از این اصطلاح مدنظر قرار می گیرد؛ برای نمونه قرآن کریم در زمینه نظارت انسان بر خود می فرماید:

«وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ و هر نفسی باید بنگرد که برای فردایش چه آماده کرده است(حشر/۱۸).

 

۱ – ۲ – ۱ . رابطه بین نظارت و ارزیابی

به منظور تحریر بیشتر محل نزاع، مناسب است درباره جایگاه و تبیین برخی واژه های مد نظر توضیحاتی داشته باشیم. مفاهیم نظارت و ارزیابی بیشتر به صورت هم معنا به کار می روند، اما دقت در آنها نشان می دهد که تفاوت های مشخصی نیز دارند. پیش از تبیین تفاوت ارزیابی و نظارت، لازم است به فرایند مدیریت اشاره کنیم.

مدیریت، فرایندی است متشکل از فعالیت های منظم، که عبارتند از:

  • شناخت وضعیت موجود
  • شناخت وضعیت مطلوب
  • شناسایی راه حل های اصلی و جایگزین
  • گزینش بهترین راه حل ها
  • اجراء
  • نظارت
  • ارزشیابی

دو مرحله ی پایانی، در فرایند مدیریت، نظارت و ارزیابی است؛ نظارت دقت در اجرای صحیح و به موقع برنامه ها و فعالیت ها و انطباق آنها با اصول از پیش تعیین شده است. اما کارکرد «ارزیابی» علاوه بر آنچه ذکر شد سنجش نتایج و پیامدهای کارها و بررسی میزان تحقق اهداف و بازخوردگیری از برنامه و فعالیت هاست (حاجی ده آبادی،۱۳۸۳ ،ص ۷۹).

با توجه به معنای «کنترل» که محاسبه کارکرد و مقایسه عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام شده است. از این رو درمی یابیم که ارزیابی و کنترل به یک معنا و هر دو در انتهای انجام فعالیت، صورت می گیرد (الموسوی، ۱۳۸۴، ص۱۳۰). بنابراین «نظارت» همراه با عمل و فعالیت است و «ارزیابی» پس از پایان فعالیت انجام می شود.


 

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۶

۱ – ۲ – ۲- نظارت در قرآن

قران کریم، آبشخور بنیادین آموزه های علوی، مفهوم نظارت را در قالب واژه های مختلفی به کار گرفته است؛ مانند: ینظرون، الناظرین، انظر، رأى، تری، صدا، علم و… تنها واژه “نظر” و مشتقات آن حدود ۱۳۰ بار و در ۴۸ سوره قرآن مجید استعمال شده که یازده مرتبه آن در سوره های مدنی و بقیه مکی است.

این واژه در برخی آیات به معنای “نگاه کردن و عبرت گرفتن” و در تعدادی دیگر به معنای “تحت نظر قرار دادن است و در حقیقت همان معنای نظارت و ارزیابی از آنها استفاده می شود (عبدالباقی، ۱۳۷۹، ص۱۰۸).

به جهت اختصار تنها به دو دسته از آیات مد نظر اشاره می کنیم: اول آنها که از نظارت خدا بر انسان خبر می دهد و دوم آیه هایی که به نظارت انسان بر خود تاکید دارد:

«وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» (یونس/ ۶۱)؛عملی را انجام نمی دهید، مگر این که ما گواه بر شما هستیم. در آن هنگام که وارد آن می شوید و هیچ چیز در زمین و آسمان از پروردگار تو پنهان نمی ماند، حتی به اندازه سنگینی ذره ای و نه کوچک تر و نه بزرگ تر از آن نیست، مگر این که همه آنها در کتاب آشکار او (لوح محفوظ) ثبت است.

طبق این آیه شریفه، نظارت مفهومی همه جانبه است و شامل افکار، طرح ها، برنامه ها، گزارش ها و عملکردها می شوند، در هر سطح و درجه ای که باشند(طباطبایی، ۱۳۷۴، ذیل آیه مربوطه؛ مدرسی، ۴۱۱، ۴). «ألم یعلم بأن الله یری»: آیا او نمی داند که خدا همه اعمالش را می بیند(علق /۱۴).

پیام آیه این است که هر کسی بداند اعمالش درکنترل و نظارت خداوند است، تا بر دقت در کارهایش بیفزاید. موضوع کنترل و نظارت در آیات قرآنی هم شامل افراد می شود و هم برنامه ها. (طاهری، ۱۳۸۴، ص ۸۷-۱۰۴)

برای نمونه: آیه ۱۰ و ۱۱ سوره مبارکه «سباء» می فرماید:

«ما به داوود از سوی خود فضیلتی بزرگ بخشیدیم (به کوه ها و پرندگان گفتیم:) ای کوه ها و ای پرندگان! با او هم آواز شوید و همراه او تسبیح گویید و آهن را برای او نرم کردیم و به او گفتیم: زره های کامل و فراخ بساز و حلقه ها را به اندازه و متناسب کن و عمل صالح به جای آور، که من به آنچه انجام می دهی، آگاه هستم.»

از این آیه استفاده می شود که خداوند متعال برنامه زره سازی از آهن ذوب شده و ساماندهی این برنامه به شکل محکم و زیبا را به حضرت داود و کارگزاران او واگذار می کند و از او و همراهانش می خواهد که این عمل را شایسته و مفید انجام دهند و در پایان می فرماید:

«من به آنچه انجام می دهید، بینا هستم»؛ یعنی شما کاملا در کنترل و نظارت من قرار دارید. آیه شریفه در موضوع بحث ما صراحت دارد. زیرا خداوند از داوود و پرسنل او عمل صالح طلب می کند؛ یعنی عملی که مطابق اوامر و برنامه ارائه شده او باشد. قاعدتا بصیر و بینا بودن خداوند در این زمینه چیزی جز همان نظارت او بر افراد و فرایندها نیست (قوامی، ۱۳۸۳، ص ۴۹۲).

همچنین خداوند با وعده و وعیدها به بهشت و جهنم هر لحظه انسان را به مراقبت از اعمالش فرا می خواند تا غبار غفلت، او را به خطا نیندازد. جزا و پاداش الهی جز در سایه نظارت دقیق و پیوسته بر اعمال بندگان روا نیست. «و لتنظر نفس ما قدمت لعد»؛ و هر نفسی باید بنگرد که برای فردایش چه آماده

 


 

بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی در نهج‌ البلاغه ۴۷

کرده است (حشر/۱۸).

قابل توجه آن که قرآن کریم، با به کارگیری واژه هایی چون: ” نگاه کردن و عبرت گرفتن” و “تحت نظر قرار دادن انسان را به مدیریت برخود و دقت بر اعمالش ترغیب می کند؛ به عبارت دیگر، نظارت را درونی ساخته و مسئولیت آن را به دوش هر فرد می اندازد.

 

۱ – ۲ – ۳- نظارت در نهج البلاغه

نهج البلاغه به عنوان شرح و تفسیر قرآن کریم، مفهوم نظارت را به صورت گسترده ای به کار گرفته است، کلمه نظارت و کلماتی که مفهوم نظارت را به نوعی می رساند، حدود ۸۶ بار در نهج البلاغه دیده می شود. کلماتی مانند: “نظر”، “فحص”، “بحث”، “خبر”، “عاین”، “عین” و”یلحظ” (از ریشه «لحظه» به معنای باطن العین یا نهان چشم. چنان که می فرماید:

«اللهم اغفرلی رمزات الألحاظ» بار خدایا بیامرز برای من، اشارت های نهان چشم را (پهلوان، ۱۳۸۷، ص ۳۵۳). و نیز کلماتی چون: “اختبر”، “راقب”، “تعمق” در این معنا استفاده شده است (دشتی، ۱۳۷۶).

سیره علوی سرشار از اشارات، توصیفات و دستورهایی است که به مناسبت های مختلف، به ویژه در دوران حکومتی، در زمینه اهتمام به امر نظارت مطرح شده است که برخی از آنها در نهج البلاغه در ضمن خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار گردآوری شده است. برآنیم تا مجموعه مطالب حضرت در این زمینه را در چند محور به صورت دسته بندی شده و کاربردی مطرح کنیم.

 

نظارت از منظر اجرایی و کیفیت تحقق

با توجه به کاربردهایی که از واژه نظارت در قرآن و نهج البلاغه ملاحظه شد، شایسته است از منظر اجرایی و کاربردی نیز به آن توجه کنیم. در یک نگاه کلان می توان نظارت را به لحاظ چگونگی و شیوه اجرا به دو دسته تقسیم کرد(فروزنده دهکردی، ۱۳۸۹، ص ۳۱۹-۳۲۰ ).

 

۲- ۱- نظارت آشکار

این نوع از نظارت، به صورت آشکار صورت می گیرد و اعضای گروه از انجام آن آگاه هستند. این نوع نظارت، به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم قابل اجراست، که ضمن طرح هر مورد از آموزه های نهج البلاغه نیز بهره خواهیم گرفت:

 

۲- ۱ – ۱- نظارت مستقیم

در نظارت مستقیم، مدیر، بدون هیچ گونه واسطه ای بر کار زیردستان نظارت می کند و تمام مسائل را از کوچکترین تا بزرگ ترین، تحت کنترل دارد. هرروزه و همیشگی امام علی(ع) بر بازار کوفه مصداقی از این نوع نظارت است. ایشان، بخشی از وقت خود را همواره برای حضور مستقیم در بین کارگزاران و بدنه اجرایی دستگاه حکومت صرف می کردند.

امام باقر(ع) در تبیین روش نظارتی ایشان می فرمایند: «کان امیرالمؤمنین (ع) کل بکره یطوف فی أسواق الکوفه سوقا سوقا …» (مجلسی،۱۴۰۵، ج ۴۱، ص ۱۰۴)؛ امیرالمومنین (ع) هر روز صبح در بازارها یک به یک می چرخید.

بدون تردید مدیر با بهره گیری از این نوع نظارت به امتیازهای شفافی دست خواهد یافت؛ از جمله:

 


 

تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۴۸

بهره برداری حداکثری از توان نیروها؛ ایجاد دل گرمی و ارتقای روحیه؛ افزایش رضایت مندی و حس مسئولیت جمعی؛ افزایش توان و دقت در تصمیم گیری (آقاپیروز، ۱۳۸۴، ص ۲۸۲و۲۸۶).

گفتنی است این نوع از نظارت به معنای صرف کامل زمان مفید و ورود کامل مدیر در امور جزئی نیست. زیرا امام (ع) از دست دادن مسائل اهم را برای انجام امور مهم، امری ناشایست می داند و می فرماید:

«من اشتغل بغیر المهم ضیع الأهم» (التمیمی الأمدی، ۱۴۰۷، ح ۸۶۰۷)؛ کسی که خود را به کارهای غیر مهم مشغول سازد، کارهای مهم تر خود را ضایع کرده است. در بیان حکیمانه دیگری می فرماید:

«انجام اعمال مستحبی که به واجبات زیان برساند موجب تقرب خداوند نخواهد بود»(نهج البلاغه، حکمت ۳۸).

 

۲ – ۱ – ۲ . نظارت غیرمستقیم

به کارگیری عوامل، دستگاه ها و نهادهای حقیقی یا حقوقی برای امر نظارت را، نظارت غیرمستقیم می گویند. در این نوع از نظارت، مدیر از یک یا چند واسطه که درصد اطمینان و اعتماد بالایی دارند و به منزله چشم وی هستند، استفاده می کند و در یک جمع بندی کلی وظایف نظارتی خود را از طریق عواملش انجام دهد(تقوی دامغانی، ۱۳۸۷، ص۹۵-۹۷).

مولای متقیان حضرت على (ع) جدا از این که گاه خود شخصا برای نظارت حضور پیدا می کردند در موارد فراوانی این کار را به افراد معتبر واگذار می کردند. مامور کردن «مالک بن کعب ارحبی» به وسیله امام على از این نمونه است.

حضرت به «مالک بن کعب»، یکی از فرمانداران ایشان در منطقه «عین التمر»، نامه ای نوشت و به او دستور داد تا به منطقه عراق برود و بر عملکرد کارگزاران در آن منطقه نظارت داشته باشد و نتیجه کار خود را به اطلاع ایشان برساند و راستی را از یاد نبرد(مجلسی ۱۴۰۵، ج۲۴، ص ۵۲).

 

۲ – ۲. نظارت پنهانی

نظارت بر فعالیت های در حال اجرا و استخراج نقاط ضعف و قوت مجریان به گونه ای غیرصریح و غیرمستقیم که زیردستان به صورت مستقیم متوجه آن نشوند، نظارت مخفی می گوییم. تبیین جایگاه و ناکارآمدی روش های مستقیم و صریح نظارت، ما را به ارزش و جایگاه نظارت مخفی و غیرمستقیم رهنمون می سازد. سخن امام على (ع) در این باره شنیدنی است.

ایشان در بیان پیامدهای نامناسب برخی نیروهای تحت امر هشدار می دهند که چه بسا برخی افراد با طراحی شرایط ویژه و ظاهرسازی های فریب کارانه تلاش کنند مدیر را گمراه سازند. حضرت على (ع) خطر این گونه افراد را به مالک اشتر نخعی گوشزد می کند:

« فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ [یَتَعَرَّفُونَ‏] لِفِرَاسَاتِ‏إ الْوُلَاهِ بِتَصَنُّعِهِمْ‏إ وَ حُسْنِ [حَدِیثِهِمْ‏] خِدْمَتِهِمْ وَ لَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ مِنَ النَّصِیحَهِ وَ الْأَمَانَهِ شَیْ‏ء» (نهج البلاغه، نامه ۵۳)؛ مردان کارآزموده و اجتماعی و سیاسی با حالات تصنعی می توانند خود را بر فراست زمامداران عرضه کنند و خوش خدمتی خود را به رخ آنان بکشند، در صورتی که پشت این نقاب ساختگی، نه خیرخواهی و خیراندیشی دارند و نه امانت داری برای انجام وظایفشان.

در ادامه توصیه های خود می فرمایند:

«و ابعث العیون….» (همان)؛ چشم هایی مخفی بر کارگزاران و کارمندانت

 


 

بررسی تاثیرات نظارت بر فعالیت‌های گروهی از منظر نهج‌البلاغه ۴۹

بگمار. لسان العرب واژه “العین” را این گونه تعریف کرده است

: «العین الذی یبعث لیتجسس الخبر، و یسمى ذا العینین، و یقال تسمیه العرب ذا العینین و ذا العوینتین، کله بمعنى واحد» (ابن منظور، ۱۴۰۵،ج ۱۳، ص ۳۰۱).

البته تأکید به این روش به معنای نفی روش های دیگر نیست و همچنان که گذشت، شیوه های آشکار اعم از مستقیم و غیرمستقیم، فواید و آثار خاص خود را در بردارد. شیوه غیرعلنی و مخفی نیز از مزیت های بسیاری برخوردار است که ضرورت بهره گیری از آن را بیان می کند. از جمله:

الف) نظارت مخفی، از رفتار خودکامانه پیشگیری می کند.

ب) در این روش، گزارش کنندگان در محظورهای گوناگون شیوه مستقیم و علنی قرار نمی گیرند.

ج) در این شیوه، پنهان کردن امور و تصنع و ظاهرسازی برای فریب ناظر انجام نمی شود(دلشاد تهرانی،۱۳۷۹، ۱۶۸- ۱۷۰).

دقت در نامه های امیرالمومنین علی(ع) بیانگر توجه زیاد حضرت به نظارت پنهانی است. چنان که در ابتدای بسیاری از نامه هایی که به کارگزاران خود نوشته اند آمده است که: «بلغنی عنک…» (نامه های ۶۳۷۴۰، ۷۱، و ۴۳).

در مورد تو به من این گونه گزارش رسیده. «رقى إلى عنک..» (نهج البلاغه، نامه ۷۱)؛ درباره تو به من خبر رسیده که… . «بلغنی رسولی عنک…»؛ فرستاده من درباره تو چنین اطلاع داد… . «رسولی آخبرنی بعجب…»؛ فرستاده من قضیه شگفتی را برایم گزارش کرد….

در نهج البلاغه امام بیش از بیست نامه به استانداران و عاملان خود در سرزمین های اسلامی نوشته و طی آن، برخی را سرزنش و بعضی را عزل کرده است. برای نمونه نظری بر نامه آن حضرت به عبدالله بن عباس، فرماندار بصرہ، بیندازیم:

«بدرفتاری تو با بنی تمیم و خشونت با آنان را به من گزارش دادند. طایفه بنی تمیم همان ها هستند که هرگاه مردی نیرومند از دست دادند، نیرومند دیگری در میانشان چشم گشوده است… ای ابوالعباس! مدارا کن، امید است خداوند درباره آنچه بر زبان و دستت، از خیر و شر جاری شد، تو را بیامرزد! زیرا هردو، در این رفتار شریکیم و سعی کن حسن ظن من به تو پایدار بماند و نظرم درباره تو دگرگون نشود. والسلام» (نهج البلاغه، نامه ۱۸).

. در نامه دیگری به یکی از فرماندارانش ضمن بیان این نکته که من کارهایت را دقیق زیر نظر دارم، تصریح می فرماید که من در این باره تأمل و اندیشه داشته ام و به صورت سطحی تصمیم نمی گیرم و مکاتبه نمی کنم: «اما بعد؛ دهقانان محل فرمانداریت از خشونت، قساوت، تحقیر و سنگ دلی تو شکایت آورده اند و من درباره آنان اندیشیدم…» (همان، نامه۱۹).

. همچنین در نامه امام (ع) به زیاد بن ابیه، جانشین فرماندار بصره – عبدالله بن عباس – که در آن روزگار فرمانداری بصره، اهواز، فارس، کرمان و دیگر نواحی آن جا را از سوی امام عهده دار بود، با سوگند الهی و تأکید عباراتش را آغاز می فرماید که علی (ع) اهل مجادله و مداهنه نیست و با قاطعیتی برخاسته از کلام وحی می فرماید:

صادقانه به خدا سوگند یاد می کنم که اگر گزارش رسد که از غنایم بیت المال مسلمانان، چیزی کم یا زیاد، به خیانت برداشته ای، آن چنان بر تو سخت بگیرم که در زندگی، کم بهره و بی نوا و حقیر و ضعیف شوی! والسلام» (همان، نامه ۲۰).

 


 

بررسی تاثیرات نظارت بر فعالیت‌های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۵۰

 – نظارت جدی و همه جانبه امام و نیز انعکاس صریح گزارش ها به مسئولان و مجریان و درخواست پاسخ از آنان از جمله نکات ارزشمندی است که در نامه زیر به یکی دیگر از فرماندارانش صادر شده است:

اما بعد: درباره تو به من جریانی گزارش شده است که اگر انجام داده باشی، پروردگارت را به خشم آورده ای، امامت را عصیان کرده ای و امانت (فرمانداری خود را به رسوایی کشیده ای. به من خبر رسیده که تو زمین های آباد را ویران کرده ای و آنچه توانسته ای، تصاحب کرده ای و از بیت المال، که زیر دستت بوده است به خیانت خورده ای. فورا حسابش را برایم بفرست! و بدان که حساب خداوند از حساب مردم سخت تر است! و السلام» (همان، نامه ۴۰).

– در نامه امام(ع) به مصقله بن هبیره شیبانی، فرماندار داروشیرفره (از شهرهای فارس)، درباره ضرورت دقت در زمینه عدم تبعیض میان نیروها و رزمندگان تذکر صریح داده اند:

«به من درباره تو گزارش رسید. که اگر درست باشد و این کار را انجام داده باشی، پروردگارت را به خشم آورده و امامت را عصیان کرده ای – که تو غنایم مسلمانان را که به وسیله اسلحه و اسب هایشان به دست آمده و خون هایشان در این راه ریخته شده، در بین افرادی از بادیه نشینان قبیله ات که خود برگزیده ای تقسیم می کنی!…» (نهج البلاغه، نامه ۴۳).

– مناسب است به فرازی از طولانی ترین نامه نهج البلاغه که امام به مالک اشتر نخعی، استاندار مصر نگاشته و به حق منشور مدیریت اسلامی محسوب می شود، نگاهی داشته باشیم و از آن جا که بدون تردید“کلام علی على الکلام” است، ترجیحا از نص عربی نیز مدد می جوییم که می فرماید:

«لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی‏ءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَهٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ ذَلِکَ تَزْهِیدٌ لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِیبٌ لِأَهْلِ الْإِسَاءَهِ عَلَى الْإِسَاءَهِ فَأَلْزِمْ کَلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَه‏… ِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَى خِیَانَهٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَکَ أَخْبَارُ عُیُونِکَ اکْتَفَیْتَ بِذَلِکَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَهَ فِی بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّهِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِیَانَهِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَه…»؛

«هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار، در نظرت مساوی باشند. زیرا این کار سبب می شود که افراد نیکوکار در نیکی هایشان بی رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند. هر کدام از اینان را مطابق کارش پاداش ده … اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر.

اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و مأموران سری تو متفقأ چنین گزارش دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و به مقدار خیانتی که انجام داده است او را کیفر کن و داغ خیانت بر پیشانی وی بزن و حلقه بدنامی برگردنش بیاویز…»(نهج البلاغه، نامه ۵۳).

در این زمینه س خنان نهج البلاغه دریایی بی پایان است که علاقه مندان محترم را برای آگاهی بیشتر و تبیین جامع تر بعد نظارتی حضرت در دوران حکومتش به نامه های ۲۳, ۲۵-۲۷، ۴۱، ۵۳، ۶۱، ۶۳، ۷۰ و ۷۱ ارجاع می دهیم. جمع بندی نامه ها

حکومت گسترده امیرالمومنین (ع) شامل مصر، عراق، حجاز (مکه و مدینه)، ایران (شیراز و آذربایجان) و نقاطی دیگر، نظام نظارتی بسیار حساس و دشواری را نیاز داشته و عبارات یکسان حضرت در نامه ها با به کارگیری کلماتی مانند:

«بلغنی عنک»؛ اخبرنی رسولی و …» نشان از آن دارد که چندین دستگاه اطلاعاتی و تجسسی و نظارتی قدرتمند، خبرها را به آن حضرت می رسانده اند و نمی توان تنها به عبارت «و ابعث

 


 

بررسی آثار نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه ۵۱

العیون» که در نامه مالک اشتر آمده، اکتفا کرد.

٢. اهمیت و ضرورت نظارت بر کار کارگزاران و استانداران که مدیران ارشد نظام هستند در سیره امام (علیه السلام) کاملا مشهود است. فراوانی و تنوع نامه ها و موضوعات مربوط، حاکی از آن است که سیره نظارتی مستمری در این زمینه وجود داشته است.

٣. موضوعات مورد نظارت، گسترده و متنوعند که بر اساس بررسی مستندات نهج البلاغه می توان به مهم ترین موارد به شرح ذیل اشاره کرد:

الف) انضباط اقتصادی و اهتمام حضرت به بیت المال و عدم حیف و میل آن و نظام دریافت خراج؛

ب) انضباط نظامی و ضرورت تبعیت پذیری در امور تشکیلاتی که در نامه های کمیل و عبد الله بن عباس به آن اشاره شد؛ج) انضباط اجتماعی و اخلاقی کارگزاران و خراج بگیران از مردم که در قالب توصیه های جاودانه به ما رسیده است؛ د) وجدان اخلاقی که اصلی ترین محکمه نظارتی درونی در همه انسان هاست و ضرورت توصیه مکرر به آن؛ مانند: سفارشات حضرت به مالک اشتر و شریح قاضی.

۴. مضمون برخی نامه ها شبیه آیین نامه های انضباطی است؛ برای نمونه نامه خراج گیران نشانگر این نکته است که با تکیه بر قاعده عقاب بلابیان نخست باید وظایف و حدود و ثغور انضباط را مشخص و ابلاغ، سپس تذکر داد و اقدام کرد.

۵. روش حضرت در تنوع تذکرات و توبیخها نشان از آن دارد که لحن و خطاب حضرت، متناسب با نوع و سطح تخلف تغییر می کند و غلظت یا میانه گویی ایشان در مکاتبات متناسب با تخلف است. از تهدید به عزل ابوموسی اشعری تا مصادره اموال منذر بن جارود و تذکرات اخلاقی دیگر، خود، گویای معیار نظارتی تناسب بین کیفر و جرم است.

۶. تأکید بر این که در مؤاخذه انضباطی، همه افراد مساویند و حتی فرزندان ایشان نیز مستثنا نیستند و از هیج امتیاز ویژه ای بهره مند نخواهند بود. بدیهی است امام (ع) در این زمینه ها بر نزدیکان سخت گیرتر بود، تا دیگران درس عبرت بگیرند (محمدی ری شهری، ۱۳۷۸، ج ۴، ص۴۲۷-۴۴۳). 

 

پیگیری های پس از نظارت

هدف از بازرسی و نظارت، فساد زدایی و مبارزه با تخلف ها و ارتکاب جرم است. در صورتی که مدیر و مسئول گروه، پس از انجام نظارت و دریافت گزارش و نتایج، توجهی به آن نکند، نه تنها تلاش ناظران بی فایده می نماید؛ بلکه موجب نقض غرض و تجری و سرکشی خلافکاران و جرأت دادن به آنها در ارتکاب جرم یا کم کاری در مسئولیت ها نیز می شود(حمیدزاده،۱۳۸۶، ص ۱).

آنچه مهم است این که سیره علوی در دوران کوتاه حکومتی، قاطع، سازش ناپذیر و مدبرانه بود(محمدی ری شهری، ۱۳۷۹، ص۲۹۵ -۳۱۱ و ۲۷۷). حضرت بعد از نظارت دقیق و بررسی گزارش ها، با جدیت برخورد می کرد؛ برای خائنان مجازات، برای بی لیاقت ها، سلب مسئولیت و بازگشت به مرکز و برای ناتوانان و بی تدبیران جایگاه مناسب خود، تدبیر می فرمود (محمدی ری شهری، ۱۳۷۹، ص ۴۵۳-۴۹۳). در این مختصر به چند محور مهم در این زمینه اشاره می کنیم:

متن ادامه دارد… برای دریافت متن کامل این مقاله از طریق گزینه دانلود اقدام نمایید.


 

مقالات مشابه با موضوع نظارت :

روش های نظارت کارآمد در سیستم مدیریت امام علی (علیه السلام)

سیستم نظارت بر مدیران در مدیریت علوی با تأکید بر نهج‌ البلاغه

شیوه های نظارت بر کارگزاران حکومتی از منظر سیره مدیریتی حضرت علی (ع)

 


واژگان و اصطلاحات پرتکرار مقاله: نظارت ؛ فعالیت‌ های گروهی ؛ گروه ؛ امام علی (ع)؛ نهج البلاغه ؛ کنترل ؛ ارزیابی ؛ مراقبت ؛ ارزشیابی ؛ مدیریت ؛ بازرسی

 


عناوین مشابه جستجو شده:

سیره نظارتی امام علی (ع)

اصول نظارت در قرآن و حدیث

نظارت از دیدگاه امام علی (ع)

جایگاه نظارت در مدیریت اسلامی

روش های نظارت در قرآن و حدیث

نظارت و بازرسی در قرآن و نهج البلاغه

آثار نظارت در جامعه از منظر نهج البلاغه

آثار اجتماعی نظارت از منظر نهج البلاغه

انواع و اقسام نظارت از منظر نهج البلاغه

کارکردهای نظارت از منظر قرآن و روایات

آسیب شناسی نظارت در قرآن و نهج البلاغه

نظارت و ارزیابی عملکرد کارگزاران در نهج البلاغه

 


 

انتهای پیام مقاله: بررسی تاثیر نظارت بر فعالیت‌ های گروهی از منظر نهج‌ البلاغه

مطالعه بیشتر

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.