نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی

نویسنده
تاریخ انتشار
۲۴ آبان ۱۳۹۸
تعداد بازدید
1771 بازدید
رایگان

معرفی اجمالی مقاله: نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ سطح مقاله: علمی پژوهشی؛ سال انتشار: ۱۳۹۷؛ نویسندگان: شهربانو خویشوند؛ پرویز آزادی؛ موضوع: نقد تعاریف تفسیر موضوعی ؛ تعداد صفحات: ۱۸؛ فرمت فایل: PDF؛ مرجع دانلود: معارف نت | پایگاه مقالات علوم قرآن و حدیث ؛ حوزه تخصصی مقاله: علوم قرآن و حدیث ؛ واژگان کلیدی: تفسیر موضوعی | روش شناسی تفسیر موضوعی | تعریف تفسیر موضوعی | روش تفسیر موضوعی | سنت

 

عنوان کامل مقاله: نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی

    

مشخصات مقاله نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی:

عنوان مجله: دوفصلنامه کتاب قیم؛ شماره ۱۹، سال انتشار: ۱۳۹۷؛ نویسندگان: شهربانو خویشوند؛ پرویز آزادی؛ سطح مقاله: علمی پژوهشی


متن مقاله: 

صفحه ۱

نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی
نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی

نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ صفحه ۲

۱- مقدمه

در سده اخیر، رشد معارف بشری و به دنبال آن تحولات چشم گیر فرهنگی و اجتماعی، دریچه ای از سؤالات جدید را پیش روی مفسران گشوده است.

تفسیر ترتیبی توانایی پاسخ گویی به این سؤالات را ندارد؛ چراکه مفسر در این نوع تفسیر تنها در صدد تفسیر آیات به ترتیب مصحف است و نه پاسخگویی به سؤالات عرضه شده به قرآن؛ چرا که لازمه پاسخ دادن به سؤال خاص و یا پرداختن به موضوع خاص، تمرکز بر آیات مرتبط با آن سؤال یا موضوع است که باعث می شود دسته زیادی از آیات، کنار گذاشته شود.

البته، لازم به ذکر است در تفاسیر ترتیبی نیز به سؤالاتی پاسخ داده می شود و یا به فراخور حال، موضوعاتی به صورت مبسوط مورد بررسی قرار می گیرد، ولی بر اساس تعاریفی که از تفسیر موضوعی ارائه خواهد شد نمی توان نام تفسیر موضوعی بر تفاسیر ترتیبی نهاد و این تفاسیر، کارکرد تفاسیر موضوعی را ندارند.

با توجه به کارکرد تفسیر موضوعی این روش تفسیری در جهت یافتن پاسخ سؤالات، مورد توجه قرار گرفت.

با توجه به اینکه تنها راه پویایی و بالندگی دین در مقابل جریانهای اعتقادی و هجمه های فکری درونی و بیرونی، احیای تفکر دینی بر پایه معارف ناب قرآنی و اهل بیت (علیهم السلام) است، به نظر می رسد تأمین این هدف از رهگذر تفسیر موضوعی امکان پذیر است.

جهت شناخت تفسیر موضوعی باید تعریف دقیقی از آن داشت تا دچار آسیب هایی ناشی از عدم شفافیت و دقت نشویم. با توجه به اینکه موضوع این نوشتار، تفسیر موضوعی است لازم است دو واژه تشکیل دهنده آن به خوبی تبیین شوند؛ ولی از آنجاکه واژه تفسیر به میزان قابل توجهی شرح و بسط داده شده است و موضوع اصلی این مقاله نیز خود تفسیر نیست، بلکه مضاف الیه آن است، در اینجا صرفا به توضیح واژه «موضوعی» پرداخته می شود.

موضوعی» اسم منسوب به موضوع است و «موضوع» از ریشه «وضع» به معنای قرار دادن است (راغب اصفهانی، ۱۴۱۰، ص ۵۹۸/ طریحی، ج ۴، ص ۴۰۵)؛ همچنین، به ضد الرفع و به معنای القاء و ثابت نمودن (ابن منظور، ۱۴۰۸، ص ۸، ج۳۹۶) و جای گذاشتن چیزی نیز معنا شده است (مصطفوی، ج۱۳، ص ۱۴۳).

واژه موضوع به این معنا در قرآن کریم نیامده است (غاشیه: ۸۸/ ۱۶) و صرفا در کاربرد «مواضع» (جمع موضع) سه بار به کار رفته (نساء: ۴/ ۶۴؛ مائده: ۵/ ۱۳، ۱۴) که باز اشاره به یک جایگاه دارد نه موضوع.

بنا به نظر شهید صدر، یک مفسر، تفسیر را از موضوع و واقعیت خارجی شروع می کند و با جمع آوری مجموعه آیات قرآنی مرتبط با موضوع موردنظر، اقدام به تفسیر می کند (صدر، ۱۴۲۱، صص۳۶-۳۵).

 


نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ صفحه ۳

بدین ترتیب، «موضوع»، آن واقعیت خارجی است که مفسر درصدد یافتن نظر قرآن کریم درباره آن است. مصطفی مسلم موضوع را قضیه یا امری متعلق به جنبه ای از جوانب زندگی دربارهی عقیده یا رفتار اجتماعی یا پدیده های هستی که آیات قرآن به آن پرداخته است، می داند (مسلم، ۱۶۱۰، ص۱۹).

در مجموع می توان گفت: لفظ موضوع در اصطلاح تفسیر موضوعی بستگی به دامنه موضوعی دارد که برای آن مشخص می کنیم. در ادامه، توضیحات بیشتری درباره دامنه تفسیر موضوعی خواهد آمد.

 

۲- دسته بندی تعاریف تفسیر موضوعی

مفسران و محققان، تعاریف مختلفی از تفسیر موضوعی ارائه داده اند. در این مقاله، برخی از این تعاریف را آورده و با توجه به مضامینشان در هفت دسته قرار داده ایم، آنها را نقد و بررسی کرده و در نهایت، تعریف موردنظر خود را از تفسیر موضوعی ارائه می کنیم.

 

۱-۲. دسته اول: تعاریف متمرکز بر هدف تفسیر موضوعی

اغلب مفسران، هدف از تفسیر موضوعی را به دست آوردن نظر نهایی و دیدگاه جامع قرآن کریم در موضوعی خاص» می دانند و به این نکته در تعاریف خود از تفسیر موضوعی اشاره کرده اند.

شهید صدر در کتاب «مقدمات فی التفسیر الموضوعی للقرآن»، هدف تفسیر موضوعی را مشخص کردن دیدگاه نظری قرآن کریم می داند و می گوید: «روش تفسیر موضوعی به تفسیر آیه به آیه قرآن نمی پردازد، بلکه سعی در جستجو و تبیین موضوعی از موضوعات اعتقادی، اجتماعی و یا وجودی زندگی دارد؛ مانند عقیدہ توحید در قرآن یا بحث نبوت در قرآن یا مکتب اقتصادی قرآن یا سنن تاریخی قرآن یا آسمانها و زمین در قرآن و امثال آن. هدف تفسیر توحیدی (موضوعی) مشخص کردن دیدگاه نظری قرآن کریم و نهایتا، نظر اسلام درباره موضوعی از موضوعات حیات و وجود است» (صدر، ۱۴۰۰، ص ۱۳).

نکته ای که در تعریف شهید صدر وجود دارد این است که قید «نهایتا نظر اسلام» دقیق نیست؛ چراکه نظر اسلام تنها با نظر قرآن به دست نمی آید، بلکه باید نظر پیامبر و ائمه (علیهم السلام) در سنت منقول نیز جمع شود تا بتوان ادعا نمود که دیدگاه اسلام به دست آمده است.

با توجه به آنکه کتاب فوق الذکر پیاده شده سخنرانی شهید صدر است و احتمال خطا در پیاده سازی وجود دارد، به احتمال قوی منظور ایشان «نظر قرآن» است؛ چراکه ایشان به عنوان یک فقیه، اصولی و متکلم هیچگاه نمی پذیرد در استخراج نظر اسلام، صرفا به قرآن اکتفا شود و سنت پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام) نادیده گرفته شود.

 


نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ صفحه ۴

مکارم شیرازی تفسیر موضوعی را به دست آوردن نظر قرآن درباره یک موضوع و ابعاد آن می داند: «آیات مختلفی که درباره یک موضوع در سرتاسر قرآن مجید در حوادث و فرصت های مختلف آمده است، جمع آوری و جمع بندی گردد و از مجموع آن دیدگاه قرآن کریم درباره آن موضوع و ابعاد آن روشن شود» (مکارم شیرازی و دیگران، ۱۳۸۶، ج۱، ص۲۱).

یکی از نقاط قوت این تعریف، قید «در سرتاسر قرآن مجید» است؛ چراکه این قید دلالت دارد بر اینکه باید تمام آیات پیرامون موضوع جمع شود. البته، باید توجه داشت که همواره صرف جمع آوری آیات مرتبط با یک موضوع، بیانگر نظر قرآن کریم در آن موضوع نمی تواند باشد و توجه به موضوعات همنشین و جانشین، اثر تعیین کننده ای در یافتن نظر قرآن کریم در آن موضوع دارد.

به گفته برخی پژوهشگران، نظرخواهی از قرآن درباره یافته های بشری، بیان دیگری از تفسیر موضوعی است(مسلم، ۱۴۱۰، صص۱۷-۱۶).

یدالله پور در تعریف تفسیر موضوعی چنین می آورد:

«جمع آوری روشمند آیات از سراسر قرآن مجید که از موضوع یا موضوعات زندگی، عقیدتی، اجتماعی و جهانی سخن می گویند و هدف واحدی دارند، با دقت در ترتیب آیات بر حسب نزول و توجه به سیاق و نظم حاکم بر آیات، بدون تقطیع آیات، با احاطه کامل به تمام آیات قرآنی و تفسیر ترتیبی و در نهایت، بیان دیدگاه قرآن در آن موضوعات، به اندازه طاقت مفسر در درک آن» (یدالله پور، ۱۳۸۳، ص۱۶).

در این تعریف به نکات خوبی اشاره شده از جمله:

روشمندی گردآوری آیات، جمع آوری آیات از سراسر قرآن، اشاره به موضوعاتی که تفسیر موضوعی به آن می پردازد و همچنین، توجه دادن به این نکته که باید به سیاق و نظم حاکم بر آیات توجه شود. وی در ادامه، داشتن احاطه کامل بر تمام آیات موضوع و تفسیر ترتیبی را جزء وظایف مفسر موضوعی می داند.

با بیان این نکته به اشکال وارده از جانب مخالفان تفسیر موضوعی پاسخ داده است که معمولا در تفسیر موضوعی بخش قابل توجهی از آیات از جایگاه خویش بریده شده و به جغرافیایی که در آن قرار گرفته اند، توجه نمی شود.

وی در ادامه، بیان دیدگاه قرآن را با قید «به اندازه طاقت مفسر در درک آن» مقید می کند؛ چراکه مفسران عادی توانایی دریافت دیدگاه جامع قرآن را ندارند و تنها مفسران واقعی، اهل بیت (ع) هستند که قرآن ناطق اند و می توانند دیدگاه جامع قرآن را استنباط نمایند؛ آنان احاطه کامل بر تمام آن دارند و می توانند قرآن را به خوبی به نطق در بیاورند.

 


نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ” صفحه ۵

شاید در اینجا اشکال شود که در این صورت هیچ تفسیری نباید انجام شود چراکه عمل مفسران، ظن و گمان است که گاهی موجب جهل می شود. در پاسخ می توان گفت انسان به قدر توان، مکلف به تدبر در قرآن است و با استفاده از نص قرآن و سنت قطعی معصوم می توان به تصحیح اشتباهات احتمالی پرداخت.

البته، بر تعریف ایشان این اشکال وارد است که همان گونه که به این نکته توجه داشته که مفسر، توانایی بیان تمام دیدگاه قرآن را ندارد، باید توجه می کرد که مفسر نمی تواند بر تمام آیات احاطه کامل داشته باشد.

هاشمی رفسنجانی نیز در تفسیر راهنما، تفسیر موضوعی را روشی می داند برای تبیین یک موضوع با ملاحظه آیات هم موضوع و هم مضمون و نه هماهنگ با ترتیب و تنظیم موجود در قرآن؛ در این روش، مفسر آیات متعدد درباره یک موضوع را در کنار یکدیگر قرار می دهد و با جمع بندی و تحلیل دلایل آنها دیدگاه قرآن را در آن باره تبیین می کند (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۳۹).

جعفر سبحانی تفسیر موضوعی را تفسیر آیات قرآن بر طبق موضوعات می داند. ایشان معتقد است در این روش باید مجموع آیات یک موضوع در یک جا گرد آوری شود و سپس با دسته – بندی آنها، از همه، نظر واحدی اتخاذ شود. وی احاطه کامل بر نظر قرآن را در هر موضوعی، در صورتی امکان پذیر می داند که مجموع آیات در کنار هم قرار گیرند تا با جمع بندی همه آنها، نظر قاطع و جامع الاطراف قرآن درباره آن موضوع به دست آید (سبحانی، ۱۳۸۳، صص۱۸-۱۹).

با توجه به تعاریف فوق از تفسیر موضوعی می توان گفت:

تفسیر موضوعی سوره ای نمی تواند مصداق تفسیر موضوعی باشد؛ زیرا هدف نهایی تفسیر موضوعی را در بر ندارد. همچنین «تفسیر بیانی» نیز نمی تواند این کار کرد را داشته باشد. تفسیر بیانی نامی است که بنت الشاطی ابداع کرده است و در آن، قرآن از طریق تحلیل ادبی و هنری تفسیر می شود. بنت الشاطی با آنکه تفسیر چهارده سوره قرآن را به صورت ترتیبی انجام داده است، شیوه خود را تفسیر موضوعی معرفی می کند (بنت الشاطی، ۱۳۹۰، ج۱، صص ۲۱-۲۳).

غزالی نیز در کتاب «نحو تفسیر موضوعی سور القرآن الکریم» به تفسیر موضوعی تمام سوره های قرآن پرداخته است (ر.ک: غزالی، ۲۰۰۰، سراسر کتاب). جهت دستیابی به نظر قرآن باید تمام آیات مربوط به موضوع را جمع نمود، چرا که در غیر این صورت، بخشی از پاسخ قرآن در هاله ای از ابهام فرو می رود.

 


نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ، صفحه ۶

باید توجه داشت که در گردآوری آیات، تنها نباید به ظواهر و الفاظ مشابه اکتفا شود، بلکه باید به مفاهیم آیات توجه نمود و آیاتی را انتخاب کرد که مفاهیم آنها با هم مرتبط و معانی آنها دارای وحدت موضوعی یا حکمی باشند. اعمال دقت در گزینش آیات و فرازها از شروط اساسی در پژوهش موضوعی قرآن است.

تشخیص میزان ارتباط آیات با موضوع، نیازمند تخصص، معلومات قرآنی و تفسیر کافی و مطالعه عمیق آیات به شیوه قرآن به قرآن و تفکر نظام مند است. پیچیدگی و دشواری تفسیر موضوعی در این مرحله کاملا مشخص است؛ هرقدر ذهن پژوهشگر موضوعی قرآن، دقیق تر و با آیات گوناگون قرآنی مأنوس تر باشد و در پرتو نظریه ها و الگوهای معرفتی سازمان یافته تر باشد، در بصیرت و گزینش آیات مرتبط از غیر آن موفق تر خواهد بود (فتحی، ۱۳۸۵، صص ۹۸-۹۹).

۲ – ۲ . دسته دوم: تعاریف تأکید کننده بر توجه به روایات در تفسیر موضوعی

این دسته دربردارنده تعاریفی است که افزون بر جمع آوری و بررسی آیات، جمع آوری و بررسی روایات مربوط به آن مسأله را نیز جزء مراحل تفسیر موضوعی می داند. مثلا، جوادی آملی در بیان مراحل تفسیر موضوعی بر این باور است که ابتدا آیاتی از قرآن را که حاوی موضوع مدنظر است، باید جمع آوری و جمع بندی کرد و سپس، به جمع آوری و جمع بندی روایات در این زمینه پرداخت و در مرحله نهایی، بین دو جمع بندی به دست آمده از آیات و روایات، جمع – بندی سومی به عمل آید تا بتوان آن را به عنوان نظر اسلام، قرآن و عترت ارائه داد (جوادی آملی، ۱۳۷۱، صص ۴۹-۵۱).

احمد جمال العمری شرط کمال تفسیر موضوعی را جمع آوری و بررسی روایات مربوط به موضوع می داند (عمری، ۱۴۰۶، ص ۴۳).

مصطفى مسلم نیز در بیان مراحل تفسیر موضوعی پس از انجام تفسیر اجمالی آیات، کمک گرفتن از احادیث نبوی و همچنین، روایات صحابه را از مراحل بعدی تفسیر می داند (مسلم، ۱۴۱۰، ص۳۶).

در مقابل این دیدگاه، تنها یک دیدگاه عمده وجود دارد:

استفاده از روایات و عقل، در حد شرح و تبیین است و نه بخشی از تفسیر موضوعی :

صاحبان این دیدگاه معتقدند در تفسیر موضوعی باید تا آخر، سایه به سایه قرآن حرکت کرد و نباید از قلمرو قرآن خارج شد؛ چراکه هدف، کشف نظریه آن درباره موضوعی خاص است، نه ارائه نظریه حتمی اسلام و مانند آن.

این گروه بر این اعتقادند که استفاده از عقل و نقل به عنوان شارح و مبین یا قرینه و شاهد برای نص قرآنی در تفسیر موضوعی لازم است، اما نباید مقام آن از حد شارح فراتر رود و به عنوان عنصر و منشأ نظریه مطرح شود؛ زیرا ما درصدد کشف نظریه های خاص قرآن در مورد موضوع مورد نظر هستیم (سعید، ۱۴۶۰، ص۶۷/ خالدی، ۱۴۱۸، ص۷۶/ معرفت، ۱۳۸۷، ج ۲، صص ۵۳۰-۵۲۹/ کریمی، ۱۳۸۹، صص ۱۱۱-۱۱۲).

 


نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی : صفحه ۷

صاحبان دیدگاه تاکید بر استفاده از روایات تفسیری در تفسیر موضوعی با توجه به هدف تفسیر موضوعی به مطلب صحیحی اشاره دارند. درست است که هدف تفسیر موضوعی دستیابی به دیدگاه جامع قرآن درباره موضوع موردنظر است، اما غفلت از روایات یکی از آسیب های جدی فهم قرآن کریم است؛ چراکه حجیت قول و فعل و تقریر معصوم (ع)، مبتنی بر توصیه های قرآن و پیامبر (ص) است؛ آیاتی مانند:

«… وَأَنْزَلْنَا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ …» (نحل: ۱۶/ ۴۴)، «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ …»(جمعه: ۶۲/ ۲)؛ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ …»(نساء: ۴/ ۵۹) و آیات دیگر و نیز روایات فراوانی که در این باب وارد شده اند، از جمله حدیث ثقلین که پیامبر (ص) می فرماید:

«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا ابدأ و أنهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» (ترمذی، بی تا، ج ۵، ص ۶۶۲/ کلینی، ۱۴۲۹، ج ۲، ص ۲۵).

بنابراین اکتفا به قرآن بدون روایت، موجب سقوط است، زیرا اولا، قرآن کریم بنا بر تصریح خودش، نیاز به مبین دارد و اهل بیت (علیهم السلام) مبین کتاب هدایت هستند؛ ثانیه، حدیث ثقلین، افزون بر اثبات حجیت قرآن و عترت، یک نوع تلازم و انفکاک ناپذیری میان آن دو را می رساند؛ یعنی هر کدام از آن دو مکمل یکدیگرند. با این وصف چگونه ممکن است که قرآن را مستقل و بی نیاز از سنت بدانیم و میان آنها انفکاک و جدایی بیندازیم.

پس می توان گفت یکی از نقص های تفسیر موضوعی بر اساس تعاریف گذشته، این است که از سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) استفاده نمی کند در صورتی که قرآن و سنت از یکدیگر جدا نیستند. در بسیاری موارد، بدون تمسک به روایات، مقصود و مراد واقعی آیات برای ما روشن نخواهد شد.

در نتیجه باید گفت که مفسر موضوعی باید یکی از مراحل کار خود را، استخراج روایات در مورد موضوع و استفاده از آن جهت شرح و تبیین آیات قرار بدهد؛ زیرا تفسیر موضوعی بدون استفاده از روایات ناقص خواهد بود.

البته، اگر بخواهیم نظرات روایات را نیز جویا شویم و به عنوان منبع نظریه خواهی در مورد موضوع مد نظر از آنها استفاده کنیم، دیگر نمی توان این تفسیر را تفسیر موضوعی قرآن با عنوانی که اکنون رایج است نام نهاد و باید عنوان دیگری برای آن انتخاب کرد. شاید نام تفسیر موضوعی قرآن و حدیث، تفسیر موضوعی روایی، عنوان بهتری برای تفسیر موضوعی قرآن به علاوه روایات باشد.


نقد روش‌ شناختی تعاریف تفسیر موضوعی : صفحه ۸

۳-۲. دسته سوم: تعاریف مشخص کننده دامنه موضوعات تفسیر موضوعی

غالبا تعاریف ارائه شده، موضوعات را به دو دسته تقسیم کرده اند:

۱. موضوع یا مساله ای که از بیرون قرآن به قرآن عرضه شود: تفسیر موضوعی آیات قرآن را بر اساس موضوعات مختلف مربوط به اصول و فروع اسلام، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی، مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد…» (مکارم شیرازی، ۱۳۸۶، ص۱۸).

 ۲. موضوع و حکم هر دو مستخرج از قرآن باشد: یکی از محققان در تعریف تفسیر موضوعی آورده است: «دانشی که موضوعات را بر پایه اهداف و مقاصد قرآنی، از خلال یک سوره یا بیشتر، بررسی می کند» (سعید، ۱۴۶۰، ص ۲۰).

همان طور که در صفحات قبل بیان شد، بررسی یک موضوع تنها در یک سوره یا بیشتر، تفسیر موضوعی نمی شود؛ چراکه باید تمامی آیات پیرامون یک موضوع جمع شود. البته برخی همچون شهید صدر و مصطفی مسلم، موضوعات بررسی شده در تفسیر موضوعی را مجموع هر دو دسته موضوعات بالا می دانند (صدر، ۱۴۲۱، صص ۳۶-۳۵/ مسلم، ۱۴۱۰، ص ۳۶).

با توجه به این مطلب می توان گفت که برای تفسیر موضوعی دو روش وجود دارد که عبارت اند از:

روش اول: مسأله ای از بیرون مطرح شود و از درون قرآن، آیات مرتبط استخراج شود و سپس، با در نظر گرفتن مجموع آن آیه ها موضوع بررسی شود. در حقیقت، این گونه تفسیر موضوعی، پای سخن قرآن نشستن و گوش فرادادن به آن است تا قرآن برای ما سخن بگوید و پیام خود را برساند و نقش ما تنها گرفتن پیام های قرآن است.

روش دوم: موضوعی از درون قرآن استخراج و درباره همان موضوع، نظر قرآن سؤال شود.

۴-۲. دسته چهارم: تعاریف متمرکز بر روشمند بودن تفسیر موضوعی

روشمند بودن تفسیر موضوعی از دو منظر موردتوجه محققان قرار گرفته است: ۱. روشمندی در گردآوری آیات؛ ۲. روشمندی در فهم پاسخ قرآن.

برخی به این نکته توجه کرده اند و در تعاریف خود به آن اشاره کرده اند: «کوششی بشری در فهم روشمند پاسخی از قرآن در سایه گردآوری – مبتنی بر تئوری – آیات، به مسائل و موضوعات زنده علمی و نظری برخاسته از معارف بشری و احوال حیات جمعی که انتظار می رود قرآن سخن حقی در آن باره داشته باشد» (جلیلی، ۱۳۸۷، ص ۱۴۳).

 


نقد روش‌ شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ صفحه ۹

تعریف فوق، مسأله روشمندی را به خوبی مدنظر قرار داده است.

محققی دیگر، تفسیر موضوعی را کشف روشمند نظریه قرآن درباره موضوع خاصی از قرآن یا مقطعی از یک موضوع می داند (فتحی، ۱۳۸۵، ص۹۷).

صاحب کتاب «روشی نو در روش – شناسی تفسیر ترتیبی و موضوعی قرآن کریم»، تفسیر موضوعی را گردآوری روشمند و هدفمند آیات کتاب حکیم درباره موضوعی می داند که اگر در همه قرائن پیشین و پسین، پیوسته و گسسته دقت شود، سبب دستیابی به نظریه ویژه یا منظومه فکری قرآن مجید در آن زمینه می گردد حیدری فر، ۱۳۹۲، ص ۱۹۲).

در تمامی تعاریف این دسته بر روشمندی تأکید شده، ولی در هیچ کدام توضیح داده نشده است که دقیقا منظور از روشمندی چیست؟ آیا این روش در جایی تبیین شده و دارای مراحل تعریف شده است؟ یا اینکه فقط صرفا، در ظاهر لفظ به آن اشاره شده و نزاع سابق که در دسته های قبلی در تعریف، مستتر بود هنوز هم وجود دارد؟

 

۵-۲. دسته پنجم: تعاریف تأکید کننده بر ترتیب زمانی و جایگاه آیات در سوره

امین خولی در «دائره المعارف الاسلامیه » تفسیر موضوعی را چنین تعریف کرده است: «تمام آیات مربوط به یک موضوع، به طور کامل و فراگیر جمع آوری می گردد و ترتیب زمانی، مناسبت ها و شرایط مخصوص هر آیه مشخص شده، آنگاه برای دستیابی به تفسیر و فهم، آیات (با هم) ملاحظه می شود» (خولی، بی تا، ج ۵، ص۳۶۸).

در تکمیل این تعریف، صاحب کتاب «محاضرات فی التفسیر الموضوعی» به نقل از محمد قاسم تأکید دارد که تا حد ممکن، جمع آیات باید بر حسب نزولشان باشد (عباس، ۱۴۲۸، ص ۱۹).

در این تعاریف، به دو نکته قابل توجه اشاره شده است:

اول توجه به ترتیب نزول آیات، و دوم توجه به جایگاه آیات در سوره ای که در آن قرار گرفته است. هرگاه آیات مربوط به یک موضوع، به ترتیبی که در هنگام نزول داشته اند، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرند، از این رهگذر، نکات تربیتی، تاریخی و روش شناسانه پیرامون دیدگاه قرآن درباره یک موضوع به دست می آید. باید توجه داشت که قرآن کریم در طی ۲۳ سال نازل شده است و در این سالها مسلمانان در مکه و مدینه در معرض ابتلائات فراوانی قرار داشتند، خداوند با ترتیب نزول خاصی به تربیت آنان پرداخته است.

 


نقد روش‌ شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ” صفحه ۱۰

اگر ترتیب نزول قرآن به دقت مشخص شود، از این رهگذر می توان از شیوه تربیت تدریجی قرآن کریم در حل مسائل متعدد فرهنگی و تربیتی در جامعه استفاده و الگوبرداری کرد.

نمونه این موضوع را می توان در تحریم شراب در قرآن کریم مشاهده کرد. البته به دلیل تشتتی که در روایات اسباب النزول وجود دارد، در حال حاضر امکان دست یابی به ترتیب نزول قطعی امکان پذیر نیست و چه بسا نتوان به آن استناد کرد. شاید با ورود علوم دیگری به حیطه علوم قرآنی از قبیل زبان شناسی، سبک شناسی، معناشناسی، تحلیل گفتمان، تاریخ انگاره و… بتوان به تکمیل اطلاعات ترتیب نزول امید داشت.

روش تفسیر موضوعی به حسب نزول دستاوردهای فراوانی دارد، اما اکتفای صرف به این روش، مانع از بهره مندی از محسنات سایر روش ها می شود. بدین نحو که صرف پیگیری آیات قرآن کریم بر اساس نزول می تواند صرفا جنبه خاصی هر چند مهم – از روش تربیتی قرآن کریم را نشان دهد، ولی به تنهایی کافی نیست، بلکه در کنار آن باید از روش های دیگری که مکمل آن است استفاده کرد. در واقع، می توان گفت: تنها با استفاده از تفسیر موضوعی جامع (شبکه معنایی قرآن) می توان تمام ابعاد یک موضوع قرآنی را پوشش داد (خامه گر، ۱۳۸۹، صص ۲۴۲-۲۴۳).

 

۶-۲. دسته ششم: تعریف تفسیر موضوعی به عنوان گونه ای از تفسیر قرآن به قرآن

برخی در تعریف تفسیر موضوعی این شیوه را یکی از گونه های فرعی روش تفسیر قرآن به قرآن می دانند و معتقدند مفسر در تفسیر موضوعی آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری کرده و با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینه تفسیر همدیگر قرار داده و نظر نهایی قرآن را پیرامون آن موضوع روشن می سازد (رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰، ص ۳۸۱).

این تعریف در حالی است که این دو روش تفسیری در هدف تفسیری متفاوت اند؛ یعنی در تفسیر قرآن به قرآن، مفسر با تمرکز بر یک آیه برای ارائه تفسیر آن و دستیابی به درک جامعی از همان آیه استمداد می جوید. خواه آیات مزبور از نظر مضمون و سیاق، به آیه مدنظر مفسر شباهت داشته باشد یا نه (غلامی و علوی مهر، ۱۳۹۰، صص ۹۶-۹۷).

اما در تفسیر موضوعی غرض مفسر این است که آیات مشابه و هم مضمون (از لحاظ لفظ و معنا) را در خصوص یک موضوع، به یکدیگر پیوند دهد و از مجموع آیات، به پرسش خود پیرامون آن موضوع پاسخ دهد و نظریه قرآن را استخراج کند. با دو گانه شدن هدف، این دو را نمی توان یک روش به حساب آورد. این دو شیوه، متفاوت و متمایز از یکدیگرند.

درواقع، تفسیر قرآن به قرآن از نوع تفسیر ترتیبی و مقدم بر تفسیر موضوعی است (داودی، ۱۳۸۲، ص ۹۹) و می توان گفت تفسیر قرآن به قرآن پایه تفسیر موضوعی است (غلامی و علوی مهر، ۱۳۹۰، صص ۹۶-۹۷) و این دو روش تفسیری، رابطه عموم و خصوص من وجه با یکدیگر دارند. این نکته، هم بر نقاط افتراق آنها تأکید دارد و هم بر نقاط اشتراک؛ بنابراین، نه یکی هستند و نه رابطه عموم و خصوص مطلق دارند. 

 


نقد روش‌ شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ، صفحه ۱۱

۷-۲. دسته هفتم: تعاریف متمرکز بر علم یا روش بودن تفسیر موضوعی

در برخی تعاریف، تفسیر موضوعی به عنوان یک علم معرفی شده و در برخی دیگر به عنوان یک روش.

در قسم اول از تعاریف، تفسیر موضوعی را در شمار علوم و به عنوان یک علم به حساب می آورند:

« تفسیر موضوعی دانشی است که قضایای قرآنی را که هدف یکسانی دارند، به بحث می گیرد؛ از راه گردآوری آیات پراکنده و وابسته به آن قضایا و مطالعه آنها به گونه خاص و بر اساس شرایط معین، به قصد فهم معانی آیات و شناخت عناصر قضایا و پیوند بین آنها» (المعی، ۱۴۰۵، ص ۹).

محققی دیگر، تفسیر موضوعی را دانشی می داند که موضوعات را بر پایه اهداف و مقاصد قرآنی، از خلال یک سوره یا بیشتر، بررسی می کند (سعید، ۱۴۶۰، ص ۲۰).

قسم دوم این دسته، تعاریفی است که تفسیر موضوعی را یک روش می دانند. به عنوان مثال، هاشمی رفسنجانی تفسیر موضوعی را روشی برای تبیین یک موضوع می داند (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۸۶، ص۳۹). علوی مهر نیز آن را روشی می داند که «برای کشف، شناخت و تبیین موضوع با ملاحظه آیات مشترک، هم موضوع و هم مضمون کمک می کند» (غلامی و علوی مهر، ۱۳۹۰، ص ۸۸).

اختلاف در اینکه تفسیر موضوعی یک علم است یا یک روش احتمالا، به این نکته بازمی گردد که برخی علما تفسیر را به عنوان یک علم و بعضی دیگر آن را به عنوان کاری از مفسر معرفی می کنند؛ به عبارت دیگر، در تعاریفی که برای تفسیر ارائه شده است یک دسته از تعاریف، تفسیر را به عنوان کاری که مفسر در مورد کشف معنا و مدلول آیات کریمه انجام می دهد و دسته دیگر تفسیر را به عنوان یک علم تعریف کرده اند (رجبی، ۱۳۹۱، ص ۷).

بیشتر صاحب نظران بنا بر روش خاصی که مفسر موضوعی در چگونگی کشف معانی و مقاصد قرآنی دارد، آن را روش تفسیر موضوعی (عمل تفسیری می دانند و بعضی دیگر با توجه به اینکه خود تفسیر یک دانش است و تفسیر موضوعی هم یک نوع تفسیر با روش خاص است، تفسیر موضوعی را یک علم می دانند؛ در نتیجه، تفسیر موضوعی هم یک علم می تواند باشد و هم یک روش.

البته، باید گفت تفسیر موضوعی یک روش است تا علم؛ روش خاصی که با استفاده از آن می توان مقصود خداوند متعال را از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) در موضوع خاص استخراج کرد.

 


نقد روش‌ شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ؛ صفحه ۱۲

٣- تعریف پیشنهادی تفسیر موضوعی

پیش از ارائه تعریف پیشنهادی باید گفت که به این دلیل دست یافتن به تعریفی جامع، مانع، دقیق و شفاف از تفسیر موضوعی اهمیت دارد که تصور ما از یک فعالیت خاص، نقش مهمی در انتخاب ابزارها، شیوه ها و روش های انجام آن فعالیت دارد و از آنجایی که موفقیت در گرو اتخاذ شایسته ترین روش هاست و انتخاب روش ها و ابزارها نیز به تصور فرد از فعالیت بستگی دارد، پس دست یافتن به هدف و مقصود، منوط به داشتن تصور روشن و کاملی از فعالیت است(قراملکی، ۱۳۸۷، ص ۲۷).

ما نیز در این پژوهش سعی کردیم با ارائه تعاریف مختلف از تفسیر موضوعی، به نقد و ارزیابی این تعاریف از تفسیر موضوعی بپردازیم. با بررسی تعاریف ارائه شده از تفسیر موضوعی، دریافتیم که برخی از تعاریف ارائه شده از جانب محققان، بسیار اجمالی و نارسا است. در بعضی موارد، این امر به خاطر آن بوده که خودشان به طور عملی تفسیر موضوعی را انجام نداده اند.

به نظر می رسد تعریفی که بتواند تمامی اشکالات تعاریف فوق را به خوبی رفع نماید و در عین حال، محاسن همه آنها را در بر داشته باشد، تعریف زیر است:

جمع آوری روشمند تمام آیات (هم لفظ، هم معنا و هم مضمون) مرتبط به موضوع هدایتی برخاسته از متن قرآن یا متن زندگی و تفسیر آن بر اساس سیاق (در صورتی که سیاق، تعیین کننده باشد) و روایات و تحلیل و جمع بندی مفاهیم استخراج شده از مجموع آیات، جهت دستیابی به دیدگاه جامع قرآن در موضوع مدنظر در حد درک بشری.

 .

۱ – ۳ – نتیجه گیری (مزایای تعریف پیشنهادی)

١. «جمع آوری روشمند تمام آیات»: اگر تمام آیات به صورت روشمند جمع نشود، در این صورت پاسخ و دیدگاه به دست آمده از قرآن در مورد آن موضوع، جامع نخواهد بود. در توضیح قید روشمند باید گفت که جهت جستجوی روشمند آیات، به یک گنج واژه قرآن نیاز است و تا زمانی که گنج واژه ای برای قرآن نوشته نشده است، این جمع آوری همچنان ناقص خواهد بود. همچنین، تفسیر یک سوره یا چند سوره را نمی توان تفسیر موضوعی به حساب آورد؛ زیرا تمام آیات مربوط به یک موضوع جمع نشده است.

 


نقد روش‌شناختی تعاریف تفسیر موضوعی ، صفحه ۱۳

۲. «هم لفظ، هم معنا و هم مضمون»: صرف آیات شامل لفظ موضوع نمی تواند کافی برای دست یافتن به دیدگاه جامع قرآن باشد. چه بسا، ممکن است برخی آیات مضمون، معنا و مفهوم مشترکی با موضوع مد نظر داشته باشند، ولی لفظشان با لفظ موضوع، متفاوت باشد.

۳. «موضوع هدایتی (برخاسته از متن قرآن یا متن زندگی) »: در قرآن کریم قرار نیست هر موضوعی مورد بررسی قرار گیرد؛ مثلا جغرافیا، نجوم، طب و… چرا که قرآن کتاب هدایت است و به دلیل کامل بودن این کتاب، موضوع های مرتبط با هدایت انسان در آن آمده است.

بنابراین، موضوعاتی در تفسیر موضوعی قرار می گیرند که مرتبط با هدایت انسان باشند. موضوع نیز در تفسیر موضوعی می تواند از هر دو گونه باشد؛ در برخی مواقع، موضوع درون قرآن قرار دارد و سؤال برانگیز می شود و از درون خود قرآن جواب آن به صورت تفسیر موضوعی یافت می شود و گاهی نیز موضوع از خارج به قرآن ارائه می شود و باز هم با روش تفسیر موضوعی، پاسخ مدنظر قرآن استخراج می شود.

۴. «سیاق»: نمی توان آیات را بدون توجه به سیاق و سوره ای که در آن قرار دارد، بررسی کرد، زیرا یکی از قرائن خیلی با ارزش و معتبر در تفسیر آیات، سیاق سوره ای است که آیات در درون آن قرار گرفته است؛ یعنی هر آیه ای در مکانی که واقع گردیده، با آیات قبل و بعد خویش ارتباط خاصی دارد و در فضای خاص خود، مفاهیم بسیاری ارائه می کند.

ممکن است که گاهی در آیه قبل و بعد، قرینهای یافت شود و بدون توجه به این قراین، مفاد واقعی آیات به دست نیاید. در این مرحله، مفسر باید مفاهیم به دست آمده از هر یک از آیات را جمع آوری نماید، نه خود آیه را جدای از سیاق و سوره اش.

 


نقد روش‌شناختی تعاریف تفسیر موضوعی : صفحه ۱۴

۵. «روایات»: همان گونه که در صفحات قبل بیان شد، تفسیر قرآن بدون تبیین و شرحشان توسط روایات پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) ممکن است موجب گمراهی مفسر و افتادن وی در دام تفسیر به رای شود.

۶. «تحلیل و جمع بندی مفاهیم استخراج شده از مجموع آیات»: در این بخش از تعریف تفسیر موضوعی تأکید بر این نکته است که باید مفاهیم استخراج شده از مجموع آیات مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند و صرفا، نمی توان با نگاه به برخی از آیات منتخب در موضع خاصی ادعای ارائه نظر قرآن را داشت.

۷. «جهت دستیابی به دیدگاه جامع قرآن در موضوع مد نظر»: این بخش از تعریف تفسیر موضوعی بازگو کننده هدف تفسیر موضوعی است و همچنین، بیان کننده این نکته که هر فرآیند گردآوری یا جداسازی، تفسیر موضوعی نیست و مجموعه مباحث همچون اشباه و نظائر، اعلام القرآن، اقسام القرآن، امثال القرآن و … همگی از محدوده تفسیر موضوعی خارج اند.

۸. «در حد درک بشر»: هر مفسری که معصوم نباشد توانایی درک باطن و ظاهر قرآن را به طور کامل ندارد، در نتیجه نمی تواند تمامی دیدگاه های جامع قرآن را دریابد. پس باید در تعریف تفسیر موضوعی تذکر داد که هر آنچه مفسر ارائه می دهد، همه سخن قرآن نیست، بلکه تنها برداشت های مفسر در حد درکش از قرآن است.

نکته ای که در انتهای این بحث شایسته توجه است، این است که به نظر می رسد با توجه به ابعاد مختلفی که برای تفسیر موضوعی بیان شد، چه بسا این کار شایسته و در حد کسی است که به قرآن، احاطه کامل داشته باشد و این مقام جز در معصوم جمع نشده است و به غیر از معصوم کسی را نشاید که وارد حوزه تفسیر موضوعی شود.

ولی با توجه به اینکه سؤالات فراوانی مرتبط با هدایت انسان در عصر حاضر برای مسلمانان مطرح می شود و یا از سوی غیر مسلمانان از آنان سؤال می شود، ظاهرا چاره ای جز انجام تفسیر موضوعی نیست؛ چون نمی توان با داشتن قرآن و سنت این سؤالات را بدون پاسخ گذاشت.

بنابراین، باید به فکر چاره ای بود. با توجه به نکته فوق و همچنین توجه به اینکه مفسر تفسیر موضوعی ادعای بیان نظر قرآن را دارد، باید نظری را ارائه کند که تا حد ممکن با واقعیت قرآن سازگار باشد، هرچند بر اساس تعریفی که ارائه شد، این کار بسیار مشکل به نظر می رسد.

چاره ای که برای حل این مشکل به نظر می رسد این است که تفسیر موضوعی باید توسط گروهی از متخصصان صورت گیرد و این متخصصان باید ابزارهای لازم برای تفسیر را در دست داشته باشند.

همان طور که گفته شد، از ضروری ترین ابزارهای مفسر تفسیر موضوعی، داشتن گنجواژه است که امید می رود این نیاز تفسیر موضوعی، هرچه زودتر از طرف جامعه علمی کشور، خصوصا متخصصان علوم قرآن و حدیث ارائه شود.

 

برای دریافت نسخه PDF و دسترسی به منابع این مقاله، از طریق گزینه دانلود اقدام نمایید.


واژگان پرتکرار مقاله:

 تفسیر موضوعی ؛ تفسیر قرآن ؛ تفاسیر موضوعی ؛ تفسیر ترتیبی ؛ تفسیر قرآن به قرآن ؛ روش تفسیری ؛ روش های تفسیری ؛ شهید صدر


مقالات مرتبط با موضوع تفسیر موضوعی (برای دانلود روی عنوان مقالات کلیک نمایید):

مطالعه تطبیقی روش‌ شناسی تفاسیر موضوعی «موضوع محور»‏ و مکتب اثبات‌ گرایی ‏

کارکردهای «پیوستگی سوره» در تفسیر با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن سید قطب

 

انتهای پیام مقاله: نقد روش شناختی تعاریف تفسیر موضوعی

 

مطالعه بیشتر

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.